چهل و پنج شیطان کوچک (دو خاطره از معلمان)
چهل و پنج شیطان کوچک (زهره حکیمی، رشد معلم شمارهی ۴، سال تحصیلی ۶۹ – ۱۳۶۸) آغاز سال تحصیلی سومین سال خدمتم بود. تازه رسمی شده بودم و به اتکاء رسمی شدن سرم در مقابل دنیا و عقبا فرود نمیآمد. دیگر انگ پیمانی بودن و اینکه هر وقت مدیر مدرسه یا رییس فرهنگ از من […]