رستگاری مشترک
معرفی مقالهای با موضوع زندگی و اندیشههای پائولو فریره
«فریره روانشناسی است ـ البته بدون ظاهری رسمی و حرفهای ـ که نظرات خود از زندگی، انسان و رشد را در بطن کار با مردم و تودههای مردم در فقیرترین محلههای برزیل و شیلی و گینهبیسائو به دست آورده است. او از آنجا که کار مستقیم و رو در رو با مردم داشت، و از آنجا که برای شناخت و درک آدمها، رویی گشاده داشت، موفق شد شناختی عمیق و متفاوت از انسان به دست بیاورد. […]
او انسان را در بطن جامعه میبیند و از طریق حضور و مشارکت با سایر مردم در جامعه، به ارتقای خود و دیگران اقدام میکند.
انسانی که فریره معرفی میکند، برای آگاهی خود میکوشد، از موانع و محدودیتهایی که برای او ساختهاند عبور میکند، شک میکند و سکوت خود را میشکند.
انسان فریره، همانقدر که منتقد است، اهل گفتوشنود است؛ رؤیاپرداز است؛ خلق میکند و به زندگی و آینده امیدوار است.»
مقالهی «رستگاری مشترک» – که در وبسایت آیات منتشر شده – با این مقدمه آغاز شده است و در ادامه به طور خلاصه به زندگی و اندیشههای پائولو فریره میپردازد.
در این مقاله پس از مروری بر سالشمار زندگی فریره، اندیشههای وی پیرامون انسان و جامعه مطرح میگردد.
فریره انسانها را موجوداتی ناکامل میداند که یک «وظیفهی هستیشناختی» برای کامل شدن، به عهدهی آنهاست. او انسان را موجودی آزاد میداند که باید برای باور کردن آزادی خود، تلاش کند. فریره آزادی را در معنای اصیل و عمیق آن، فرصت و شرایطی میداند که افراد بتوانند در آن استعدادها و تواناییهای خود را شکوفا کنند. فریره از انسان به عنوان موجودی دگرگونساز و خلاق یاد میکند.
از نظر فریره برای مبارزه با وضعیت ستمگرانه در یک جامعه، لازم است که «مبارزه با ستم» را هدف بگیریم، نه «مبارزه با ستمگر» را. او معتقد است بسیاری از انسانها با نفسِ ستم مشکلی ندارند و فقط میخواهند ستمگر را کنار بزنند و خودشان تحت ستم نباشند، اما اگر دیگران زیر بار ستم زندگی کنند یا حتی خودشان بر دیگران مسلط شوند، اهمیت چندانی ندارد. از دیدگاه فریره، چنین افرادی آزادی واقعی را درک نمیکنند، چرا که از درون آزاد نشدهاند. انسانی که از درون آزاد میشود، هیچ گونه ستمی را برای هیچ فردی نمیخواهد.
در فصل چهارم این مقاله به این جملهی فریره پرداخته شده است که «آموزش، عملی سیاسی است». او معتقد است نظام آموزشی بیطرف وجود ندارد و فکر کردن دربارهی آموزش و پرورش بدون توجه به مسألهی قدرت، غیر ممکن است. از منظر فریره در نظام آموزشی نیز باید از خود بپرسیم که به نفع چه کسی یا چه چیزی [یا چه جهانبینیای] به آموزش میپردازیم؟
در این فصل به مهمترین گامها برای تبدیل آموزش سلطهگر به آموزش رهاییبخش از دیدگاه فریره اشاره شده است. گامهایی همچون آزاد کردن آموزش از تفکر بانکی (آرشیوی/ بایگانی)، اهمیت پرسش و گفت و شنود در آموزش، آگاهی به اینکه ما جهان را میسازیم، دادن تجربه و امکان انتخاب به کودکان.
در ادامهی مقاله روش سوادآموزی فریره به عنوان نمونهای اجرایی از رویکرد وی در آموزش مطرح شده است.
این مقاله میتواند راهنمایی مناسب برای والدین، معلمان، برنامهریزانِ آموزشی و تمامی کسانی باشد که میخواهند به شکوفایی خود و دیگران یاری برسانند. در پایان مقاله نکات مهم دیدگاه فریره که میتوانند به بازنگری در چشماندازهای آموزشی و نیز در شیوه و محتوای تدریس یاری برساند گردآوری شده است.
این مقاله را از این آدرس دریافت نمایید.