فرهنگ‌های برنامه درسی (معرفی کتاب)

فرهنگ‌های برنامه درسی (معرفی کتاب)

  • نام کتاب: فرهنگ‌های برنامه درسی
  • نویسندگان: پاملا بلوتین ژوزف و همکاران
  • عنوان انگلیسی کتاب: Cultures of Curriculum
  • مترجمان: محمود مهرمحمدی و همکاران
  • انتشارات سمت

مردم‌شناسان هشدار می‌دهند که ما معمولاً از فرهنگ اطرافمان آگاه نیستیم، چرا که فرهنگ همچون زندگی معمولی است و عادی و طبیعی نمود می‌نماید. «اگر ماهی مردم‌شناس می‌شد، به طور قطع آخرین چیزی که کشف می‌کرد آب بود». … در مسیر عادی و آرام زندگی، به ندرت می‌توان دریافت که این فرهنگ ماست که بر آنچه می‌پذیریم و آن را انتخاب و به آن توجه و عمل می‌کنیم، تأثیر می‌گذارد. همچنین روشن نیست دانش فرهنگی چگونه مبادله یا درونی می‌شود؛ دستورالعمل‌های مربوط به نحوه گذراندن زندگی، معمولاً ناآگاهانه یا دست کم ناآزموده باقی می‌ماند.

مفهوم‌پردازی برنامه درسـی بـه یـاری مفهـوم فرهنگ به ما یاد می‌دهد که نسبت به نظام‌های اعتقادی، ارزش‌ها، رفتار‌ها، زبان، تجلیات هنری، محیط تربیتی، روابط قدرت و مهم‌تر از همه هنجار‌هایی که مبنای تعبیر و تفسیر ما از آنچه درست یا مناسب است، حساس باشیم. بهره‌گیری از یک نگاه فرهنگی موجب می‌شود برنامه‌ی درسی را نه تنها به مثابه هدف (محتوا)، بلکه به صورت مجموعه‌ای از پویایی‌های درهم‌تنیده ببینیم.

فرهنگ‌های برنامه درسی، پاملا بلوتین ژوزف و دیگران

زمانی که به روانشناسی اجتماعی به عنوان یک نظرگاه مشرف بر برنامه‌ی درسی می‌اندیشیدم، کلمه‌ی «فرهنگ» در نظرم پررنگ شد. اندیشه‌ی من درگیر سؤالاتی این‌چنین بود: «چطور اجتماعی مانند مدرسه می‌توانند سوژه‌های خاص خودش را بسازد؟ چگونه نظام ارزشیابی مدرسه به شخصیت‌ها شکل می‌دهد؟ آیا دانش‌آموزان یک مدرسه‌ی خاص از ویژگی‌های فردی و اجتماعی مشابهی برخوردار نیستند؟ آیا مدارس در شکل‌گیری طرحواره‌های روانشناختی و منش‌هایی که سال‌ها بر زندگی سایه می‌افکند، دخیل نیستند؟ » به این ترتیب، کتاب «فرهنگ‌های برنامه درسی» که مدتی در صف انتظار برای مطالعه مانده بود، به سرعت راه خود را به اول صف باز کرد.

نویسندگان کتاب در نقل قولی از اندیشمند تربیتی «جروم برونر» چنین می‌نویسند:

«مدارس همیشه در امور تربیتی دانش‌آموزان، بسیار گزینشی عمل کرده‌اند. برای مثال، چه اموری اساسی و چه اموری حاشیه‌ای تلقی می‌شوند؟ چه اموری مسئولیت مدارس و چه اموری مسئولیت دیگران به شمار می‌آیند؟ امور مربوط به دختران و پسران و فرزندان فقرا و «بچه پولدار‌ها» کدامند؟ بدون شک بخشی از این گزینش‌ها مبتنی بر اندیشه پیشین درباره‌ی نیاز‌های افراد یا جامعه است، اما منشأ بخش عمده‌ی آن سنت عامه مردم و طبقه‌ی اجتماعی است. … برنامه‌های مدارس و حال‌و هوای کلاس درس، همیشه بازتاب برنامه‌های آشکار و ارزش‌های فرهنگی بیان نشده است؛ و این ارزش‌ها هرگز از ملاحظات مربوط به طبقه‌ی اجتماعی، جنسیت و حقوق طبقه‌ی فرادست اجتماعی خیلی دور نیست».

کتاب از دو بخش و دوازده فصل تشکیل شده است؛ بخش ابتدایی کتاب که شامل چهار فصل است، زمینه‌های نظری بحث را فراهم آورده است. فصل اول (مفهوم‌پردازی برنامه درسی)، به توصیف حوز‌ه‌ی معرفتی برنامه‌ی درسی از زوایای مختلف می‌پردازد. فصل دوم (درک برنامه‌درسی به مثابه‌ی‌فرهنگ)، پس از پرداختن به مقوله‌ی فرهنگ در برنامه‌ی درسی، توجه ما را به اجزاء و عناصر مختلف یک برنامه درسی جلب می‌کند که می‌توانند حامل بار فرهنگی باشند. فصل سوم (محدودکردن برنامه درسی)، به چگونگی شکل‌گرفتن و استانداردسازی برنامه‌ی درسی براساس آزمون‌ها و نیز اهمیت فرهنگ‌سازی دوباره‌ی برنامه درسی اختصاص داده شده و فصلِ پایانی بخش، (بازآرایی فرهنگی برنامه درسی)، به مطالبه‌ی جدی بازآرایی فرهنگی در مدارس، موانع، پیش‌نیاز‌ها و مسیر پیشِ‌رو پرداخته است.

بخش دوم کتاب (فصول پنجم تا دوازدهم)، بیان عملی فرهنگ‌های برنامه درسی است. در این فصول هشت جهت‌گیری فرهنگی بررسی گردیده است:

«پرداختن به جهت‌گیری‌های برنامه درسی را راهی مؤثر برای طبقه‌بندی برنامه درسی می‌دانیم، چرا که توان بالایی برای آغاز گفت‌وگو دارد و همچنین به ما نشان می‌دهد که ارزش‌ها و پیش‌فرض‌های ما درباره‌ی برنامه درسی تا چه اندازه با دیگران در تضاد است. ما همچنین به شکل فزاینده‌ای دریافتیم که جهت‌گیری‌های برنامه درسی، پیش‌فرض‌هایی را درباره‌ی یادگیرندگان، عمل تدریس، و برنامه درسی دربرمی‌گیرند. … ما این جهت‌گیری‌ها را «فرهنگ» می‌نامیم چرا که پیدایش هریک ریشه در نظام‌های اعتقادی، رفتار‌ها و تعامل‌های روزمره، مصنوعات خلق‌شده به دست بشر، شیوه‌ی بهره‌گیری از زمان و مکان و مناسبات قدرت در تصمیم‌گیری دارد».

عناوین این هشت فرهنگ برنامه درسی که در فصول پنجم تا دوازدهم بیان شده‌اند به همراه شرح کوتاهی از اهداف هریک از آن‌ها چنین است:

ساخت فهم: پرورش متفکرانی پویا، فعال و مستقل که قادرند دانش را از طریق بررسی محیط و یادگیری مشارکتی بسازند.

پرورش خویشتن و روان: یادگیری مرتبط با علایق خودهدایت‌شده برای پرورش ظرفیت‌ها و خلاقیت‌های فردی و نیز آگاهی از خودِ عاطفی و روحانی.

آموزش از طریق اشتغال: درک ارتباط بین موضوعات درسی دانشگاهی و تلاش‌های دنیای واقعی و بهره‌گیری از دانشی نیرومند درباره‌ی رشته‌های آموزشی که با مطالعه‌ی مشاغل توسط دانش‌آموزان ادغام شده است.

قرارگرفتن در مدار دانشمعیار: کسب هسته‌ی اصلی دانش فرهنگی، سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگ حاکم بر جامعه نظیر منابع اخلاقی، روحی و هنری به عنوان راهنما‌هایی برای زندگی.

حفظ سنتهای بومی: پرورش درک عمیق فرهنگی درباره‌ی سنت‌های بومی با استفاده از برنامه درسی جامع، یکپارچه و در محل، که از زبان، فرهنگ، تاریخ، علوم و هنر تشکیل شده است.

مردمسالاری در بستر اندیشه و عمل: فراگرفتن و تجربه مهارت‌ها، دانش، عقاید و ارزش‌های ضروری برای مشارکت در یک جامعه‌ی مردم سالار و حفظ آن.

رویارویی با نظم حاکم: بررسی و به چالش کشیدن ساخت‌های غیرعادلانه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که خود و دیگران را محدود می‌کند و رشد باور‌ها و مهارت‌های حمایت از فعالیت‌های اجتماعی برای نوسازی جامعه.

رؤیای صلح: رشد فهم عمیق از صلح و پرهیز خشونت، در ارتباط با دیگران و جهان، از طریق آموزش، تربیت صلح، تربیت جهانی، تربیت حقوق بشر، تربیت محیط زیست و حل تعارض.

در ابتدای هریک از فصول بخش دوم، تجربه‌ای عملی مرتبط با فرهنگ مورد بحث تشریح شده که ضمن مأنوس کردن خواننده با فضای کلی فصل، خواندن کتاب را دلنشین می‌نماید. در هریک از فصل‌ها، ماهیت فرهنگ مربوطه، تحت عناوینِ چشم‌انداز‌ها، تاریخچه، یادگیرندگان و معلمان، محتوا و زمینه، برنامه‌ریزی درسی و ارزشیابی و دشواری‌های عمل، بررسی شده است. همچنین انتهای هر فصل به «نقد» اختصاص داده شده که می‌تواند از نقاط قوت کتاب تلقی شود.

نویسندگان معتقدند که در انگاره‌ی فرهنگ در برنامه‌های درسی، انسجام یک ویژگی کلیدی است: «این بدان معناست که تمامی مقولات اساسی در برنامه درسی، همچون نقش معلمان، اعمال تربیتی، محتوا و زمینه، از بالاترین همخوانی درونی با اهداف و چشم‌انداز فرهنگ برنامه درسی برخوردارند». آن‌ها همچنین می‌خواهند که، «هرگاه یک فرهنگ برنامه درسی انتخاب و به کارگرفته می‌شود، همگی ذینفعان- یادگیرندگان، مربیان و خانواده‌ها- بتوانند آن فرهنگ را به درستی توصیف کنند و یا دست‌کم ویژگی‌ها و اهداف کلیدی آن را بشناسند».

«دومین روز سپتامبر در مدرسه راهنمایی لوک آوت در یکی از محله‌های کارگری واقع در یکی از شهر‌های بزرگ در مرکز ایالات متحده بود. ۵۸ دانش‌آموز از نژاد و قبایل گوناگون در پایه ششم پشت سر هم، به سوی کلاسی پر جمعیت ‌می‌روند که دو معلمی که تدریسشان را بر عهده دارند، از آن‌ها استقبال می‌کنند. هر کدام از معلم‌ها، از طرف گروه خودشان مسئولیت داشتند – یکی در بخش هنر‌های زبانی- مطالعات اجتماعی و دیگری در علوم و ریاضی. دانش‌آموزان پنج روز در هفته و در هر روز چهار ساعت پیاپی را در این کلاس می‌گذارنند.

… خانم رید پس از حضور و غیاب و پایان یافتن خوش‌وبش‌های معمول بچه‌ها، برنامه روز‌های آینده را اعلام می‌کند و این‌گونه توضیح می‌دهد که: « امسال قرار است برنامه متفاوتی را با شما در کلاس هنر‌های زبانی- مطالعات اجتماعی اجرا کنیم. کارمان را با تلاش برای فهمیدن چیستی زبان مادری و مطالعات اجتماعی آغاز نمی‌کنیم، بلکه در نظر داریم تمرکزمان را فقط بر اموری بگذاریم که دغدغه شماست، چیز‌هایی که برایتان مهم است و چیز‌هایی که همه با هم فکر می‌کنیم اهمیت دارند. … شما چه کسی هستید؟ چه چیزی را دوست دارید؟ علایق مشکلات و نیاز‌هایتان چیست؟ پرسش‌ها یا دغدغه‌های مربوط به خودتان چیست؟ در خصوص جهانی که در آن زندگی می‌کنید، چه پرسش‌ها یا دغدغه‌هایی دارید؟ …»

درک برنامه‌ی درسی به مثابه‌ی فرهنگ، که ایده کلان و ادعای اصلی کتاب می‌باشد، در کنار معرفی جهت‌گیری‌های متنوع برنامه درسی، از مضامین برجسته و قابل تأمل این کتاب هستند و قطعاً می‌توانند در مسیر آرمان کتاب که بازآرایی فرهنگی برنامه‌ی درسی است، مؤثر باشند.

با این حال، شاید کتاب کاملاً پاسخگوی چیزی که ادعای آن را دارد، نباشد. در واقع، خواننده بعد از مطالعه‌ی بخش اول، به ویژه پس از مشاهده‌ی تعریفی که از فرهنگ ارائه می‌شود (کل پیچیده‌ای متشکل از دانش، عقیده، هنر، اخلاق، قانون، رسم و هر نوع قابلیت و عادت‌های دیگر که انسان در مقام عضوی از جامعه کسب میکند)، انتظار بالایی از به تصویر کشیدن انسان در بخش دوم کتاب خواهد داشت، اما بخش دوم فاقد چنین شمایلی است.

با این وجود، خواندن کتاب را توصیه می‌کنیم، چرا که زمینه‌ی خوبی برای تأمل فرهنگی در مدارس فراهم می‌آورد و نیز کمک می‌کند که اندیشه‌ی مخاطب در مورد اشکال مختلفی که مدارس و برنامه‌ی درسی می‌توانند به خود بگیرند، توسعه یابد.

 

نویسنده: فاطمه گزین، دانشجوی دکترای مطالعات برنامه درسی

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *