معرفی کتاب «شناخت محیط زیست: قدم اول»
انسانها حق تخریب مامِ زمین را ندارند؛ نیروهایی فراتر از هر چه که ذهن اروپایی به تصور آورده، وجود دارد. انسان باید با تمام روابط [در نظام هستی] هماهنگ باشد و گرنه این ناهماهنگی سرانجام او را به وادی نابودی هدایت میکند.»
در قسمت بعدی، ما با «زیستشناسی» آشنا میشویم. در اینجا نیز، داستانها و ماجراهایی در جریاناند: فوتوسنتز و محبتهای درخت در حق بشر؛ اثر گلخانهای گازهای دی اکسید کربن و محبتهای بشر در حق لایهی اوزون؛ بارانهای اسیدی و … .
حیوانات و گونههای جانوری نیز در داستان زندگی طبیعت، جزئی از قربانیان و شاکیان هستند.
گویا بیاحترامی به نظم طبیعت و از دست رفتن هماهنگی انسان با هستی، تنها به محیط زیست آسیب نزده، بلکه همچنین، باعث شده تا زندگی ما انسانها به کلی دچار مسخ شود. روی آوردن به داروهای اعصاب و آرامبخش، استفاده از مواد آرایشی، خوردن غذاهای آماده و مضرّ، تنفس در هوای آلوده و کثیف، تعامل مدام با کامپیوترها و ماشینهای فاقد احساس، شغلهای خستهکننده و ملالآور، مصرف دخانیات، امکان ابتلا به انواع بیماریهای سرطانی جدید و محرومیت از چشم اندازهای زیبای طبیعت، بخشی از زندگی روزانهی خانوادهی لی است. اما همهی آنها در رؤیا، آرزوی زندگیای دیگرگونه را دارند.
قسمت بعدی کتاب در مورد جهان سوم است. وضعیت محیط زیستی این کشورها، گرسنگی، فقر، کشاورزی، سهم کشورهای شمال(صنعتی) و شرکتهای چندملیتی در مشکلات جهان سوم، برنامه های جهانی برای رفع مشکلات کشورهای فقیر، برنامههای رشد و توسعه در این کشورها و نیز نقد محیط زیستی اینگونه برنامهریزیها، موضوعات این قسمت از کتاب را تشکیل میدهند.
قسمت پایانی کتاب، دعوت به تغییر است؛ تغییر در رفتارمان با طبیعت. در این قسمت پیشنهادهای مختلفی وجود دارند در این باره که چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم:
از دل این نگاه، تلاشهای فردی و اجتماعی برای نجات و حفظ طبیعت بیرون میآیند: تلاش و مبارزه برای تولید کالاهای مرغوب و بادوام(به عوض کالاهای مصرفی)؛ تمرکززدایی از تولید و رفتن به سمت تولید محلی؛ برنامهریزیهای اکولوژیکی مانند بازیافت و…؛ کشاورزی اکولوژیکی (از جمله کاستن از نقش سموم شیمیایی در کشاورزی و…)؛ انتخاب تکنولوژیهای سازگار با محیط زیست؛ اکولوژی در خانه و از همه مهمتر اقدام جمعی برای نجات طبیعت!
«ما حالا دیگر به تهدیدی برای هستی خود بدل شدهایم. در این وضعیت، این اعتقاد که «کارشناسان رفع و رجوعش میکنند» همانقدر میتواند خطرناک باشد که با بیاعتنایی شانه بالا بیندازیم و بگوییم «دیگر کار از کار گذشته است». قضیه این نیست که «یک عده افراد شرور» میخواهند محیط زیست طبیعی را ویران کنند و «آدمهای نیکنهاد» میخواهند از آن دفاع کنند. خیر و شرّ در کنار هم و در وجود همهی ما هستند. آن چه که بیش از همهی چیزهای دیگر به آن نیاز داریم عبارت است از مفهوم شایستهتر و معنادارتری که از واقعیت به دست میآوریم؛ واقعیتی که تمامی حیات روی زمین را در بر میگیرد، زمینی که همهی ما جزئی از آن هستیم و وابسته به آنایم[…]».