چشمها را باید شست: تجربهٔ یک مادر
چشمها را باید شست: تجربهٔ یک مادر بعد از اینکه به دکتر گفتیم بنیامین «فلج مغزی» دارد، به من گفت: «بچهات را کنار بگذار. درجهٔ معلولیتش خیلی شدید است. برو به شوهر و بچهٔ سالمت رسیدگی کن. اگر [دیدی] بیماریاش روزبهروز بدتر میشود، بهتر است آن را به بهزیستی ببری!». جالب است که این حرف […]