برنامه‌ی درسی پنهان

سال‌های زیادی از عمر ما در مدرسه گذشته ‌است؛ حداقل دوازده سال از سال‌های کودکی و نوجوانی. این سال‌ها که یکی از مهم‌ترین دوره‌های رشدی محسوب می‌شوند، نقش مهمی در شکل‌گیری اخلاق و شخصیت ما داشته‌اند. مدرسه یکی از مهم‌ترین نهادهایی بوده ‌است که در کنار خانواده و جامعه، اخلاق ما را شکل داده و به تربیت اجتماعی و فرهنگی ما کوشیده‌ است. در درس‌های مختلفی همچون ادبیات و اجتماعی و دینی برای ما از ارزش‌های اخلاقی گفته‌اند و ما را به کارهای نیک فراخوانده‌اند. اما آیا این تمام اخلاقیاتی است که ما از مدرسه آموخته‌ایم؟ هریک از ما می‌توانیم به خاطر بیاوریم که بخش زیادی از اخلاقیات ما، نه توسط برنامه‌ی درسی مدرسه، که در تعامل با همسالان، اولیای مدرسه و تحت تأثیر جو اخلاقی عمومی مدرسه شکل گرفته است. این چیزی است که آن را «برنامه‌ی درسی پنهان» می‌نامند. ما در این متن می‌خواهیم که به شرح این موضوع بپردازیم.

تعریف

هر مدرسه حتی اگر برنامه‌ی آموزش اخلاق نداشته‌ باشد، جوی اخلاقی و فرهنگی دارد که بر مدرسه حاکم است. «برنامه‌ درسی پنهان» توسط جو اخلاقی که جزئی از هر مدرسه است، القا می‌شود. جو اخلاقی را قوانین مدرسه و کلاس درس، جهت‌گیری اخلاقی معلم‌ها، کادر مدیریت مدرسه و مواد درسی پدید می‌آورند. معلم‌ها سرمشقی برای رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی هستند. روابط همسالان در مدرسه نگرش‌هایی چون تقلب و دروغگویی یا رعایت حال دیگران را انتقال می‌دهد. همچنین کادر مدیریت مدرسه از طریق قوانین و انضباط، نظامی ارزشی بر مدرسه حاکم می‌کنند.

«برنامه درسی پنهان» به مجموعه‌ای از نتایج و جنبه‌های ناخواسته اما کاملا واقعیِ فرآیند آموزش مدرسه‌ای اشاره می‌کند. این جنبه‌ها، دربرگیرنده‌ی هنجارها، ارزش‌ها و تمایلاتی است که دانش‌آموزان به‌واسه‌ی انتظارات مدرسه، مشوق‌ها، پاداش‌ها و تنبیهات مدرسه تجربه می‌کنند و از این رهگذر نوعی بینش فرهنگی در آن‌ها تولید می‌شود. این بینش یا نگاهی که از فضای عمومی مدرسه نشأت می‌گیرد، به شدت بر رفتار معلم و دانش‌آموزان تأثیر می‌گذارد. می‌توان گفت که برنامه درسی پنهان آن چیزی است که خارج از مواد درسی برنامه‌ریزی شده رسمی اتفاق می‌افتد. و بخشی از «فشار» بروکراتیک مدرسه است، که به وسیله آن‌ها، دانش‌آموزان وادار به اطاعت از ایدئولوژی‌های حاکم و فعالیت‌های اجتماعی و رفتار و اخلاق شایع در جامعه می‌شوند.

این برنامه را می‌توان حداقل در سه محور عمده مورد توجه قرار داد:

  • آموخته‌های دانش‌آموزان از یکدیگر
  • تعاملات دانش‌آموزان با اولیای مدرسه
  • فضا و جو موجود در مدرسه

برنامه درسی پنهان عمدتا مورد تأئید نیروهای رسمی مدرسه نیست. (هرچند که گاهی خواسته یا ناخواسته به آن دامن می‌زنند.) اما می‌تواند نسبت به برنامه درسی رسمی یا اجرایی مدرسه تأثیری به مراتب عمیق‌تر بر دانش‌آموزان داشته ‌باشد. درس‌هایی که برنامه درسی پنهان تدریس می‌کند، شامل آموزه‌هایی است درباره‌ی نقش‌های جنسی، طبقه اجتماعی، رفتار مناسب برای جوانان، تمایز بین کار و بازی، این‌که چه کسی حق دارد در قبال چه کسی تصمیم بگیرد، چه نوع دانشی مشروع تلقی می‌شود و … .

نمونه‌ای از برنامه درسی پنهان

برای درک بیشتر مفهوم برنامه درسی پنهان، بیایید با همدیگر مصاحبه‌ی زیر را بخوانیم. این مصاحبه با دختری نوجوان که در مدارس یکی از کلان‌شهرهای کشورمان درس‌ خوانده‌، انجام شده‌است. پس از خواندن این مصاحبه، به تحلیل آن خواهیم پرداخت.

– کلاس چندم هستی؟
– کلاس ششم.
مدرسه‌ی دولتی درس می‌خوانی یا غیرانتفاعی؟
مدرسه‌ی دولتی.
سال‌های پیش چطور؟ در مدرسه‌ی دولتی درس می‌خواندی؟
دو سال در مدرسه‌ی غیرانتفاعی درس خواندم و سه سال در مدرسه‌ی دولتی.
می‌خواهم برایم درباره‌ی جو مدرسه‌هایت صحبت کنی، مثلا به من بگو که معلمان یا هم‌کلاسی‌ها یا محیط مدرسه، در این سال‌ها چه جوی به تو داده‌اند؟
خب معلم‌ها جوی که به آدم می‌دهند این هست که دانش‌آموز خوب کسی هست که زیاد درس بخواند. مثلا یک لحظه کتاب از دستش نیفتد، زیاد بازی نکند، در امتحاناتش حتی نیم غلط هم نداشته‌باشد.
دوستانت چه‌طور؟
دوستان هم تحت همین فشارها قرار می‌گیرند و سعی می‌کنند برای شاگرد اول شدن تلاش کنند. خودشان را از یک آدم معمولی به یک آدم خرخوان تبدیل می‌کنند.
به نظر تو از دیدگاه معلمان چه شغل‌هایی بهتر هست و شما را تشویق می‌کنند که به سمت چه شغل‌هایی بروید؟
راستش حتی اگر تو بگویی که من دوست دارم معلم شوم، آن‌ها باور نمی‌کنند. یعنی فکر می‌کنند که درست ضعیف است که می‌گویی می‌خواهم معلم بشوم. یعنی اگر خودت هم علاقه به معلمی داشته‌باشی، آن‌ها می‌گویند که حتما باید دکتر بشوی. مثلا جراح قلب یا چنین چیزهایی.
لباس بچه‌ها، ظاهر و وسایلی که با خودشان می‌آورند، چه احساسی به تو می‌دهد؟
خب معمولا بچه‌ها سعی می‌کنند که در بین شاگردان کلاس، خودشان را نشان بدهند و بعضی‌ها والدین‌شان را مجبور می‌کنند که حتما مثلا برای‌شان فلان جامدادی را بخرند که با بقیه بچه‌ها فرق داشته‌باشد. یا پاک‌کن مارکی را برای‌شان بخرند که با بقیه بچه‌ها فرق داشته‌باشد. معمولا از این طریق برای خودشان طرف‌دار پیدا می‌کنند.
یعنی آن‌هایی که وسایل مارک داشته‌باشند، طرف‌دارهای بیشتری پیدا می‌کنند؟
بله
اگر تیپ‌شان چه‌طور باشد، طرفدار‌های بیشتری پیدا می‌کنند؟
دقیقا نمی‌دانم. ولی دیده‌ام در بین هم‌کلاسی هایم کسی بوده که همیشه چیزهای باکلاس با خودش می‌آورده یا وسایل مارک داشته، هیچ‌وقت شلوار مدرسه نمی‌پوشیده و همیشه با ساپورت بوده. البته بعضی وقت‌ها بهش تذکر می‌دادند که شلوار مدرسه بپوشد. البته باکلاسِ با حجاب هم داشته‌ایم.
نظر معلم‌ها اغلب راجع به بچه‌های پولدار چه بوده و راجع به بچه‌های فقیر چه بوده؟ در مدرسه بیشتر بچه‌ها‌ی پولدار را تحویل می‌گرفتند یا فقیر؟
قطعا پولدار! قطعا پولدار!
حتی در مدرسه‌های دولتی؟
بله! حتی در مدرسه‌های دولتی.
یک مثال می‌زنی؟
مثلا در کلاس چهارم در مدرسه‌ی دولتی، یک دختری در کلاس‌مان بود به اسمِ … . به نظر فقیر می‌رسید. جامدادی آن‌چنانی نداشت. مدادهای رنگی‌اش چندتا رنگ بیشتر نبود و از ظاهرش هم به نظر می‌رسید که وضع خوبی نداشته‌باشند. معلم‌مان اکثر وقت‌ها تحقیرش می‌کرد.
درسش چه‌طور بود؟
اصلا خوب نبود و معلم‌مان به جای این‌که به او کمک کند، تحقیرش می‌کرد. من هنوز هم که به او فکر می کنم، دلم برایش می‌سوزد. اما مثلا کسی که از نظر درسی مثل او بود، یعنی ضعیف بود ولی چهره و ظاهر بهتری داشت و پولدار هم بود، معلم‌مان بیشتر به او توجه می‌کرد و تحقیرش هم نمی‌کرد. در صورتی که اول سال همه معلم‌ها می‌گویند که من اصلا «به چشم و ابرو نمره نمی‌دهم» ولی آخر سال به چشم و ابرو نمره می‌دهند.
یعنی می‌گویی به لحاظ زیبایی به بچه‌های قشنگ‌تر توجه بیشتری دارند؟
بله، خب منظورم از چشم و ابرو همین هست. یک مثال دیگر هم در مورد مدرسه‌ی غیر انتفاعی هست که می‌رفتم. در آن‌جا یکی از هم‌کلاسی‌هایمان خیلی پولدار بود. معلم‌مان به دلایل مختلف به او ستاره می‌داد. مثلا حتی به خاطر این‌که پدرش برای کلاسمان پرده خریده بود، به او ستاره می‌دادند. در حالی که باید به خاطر درس یا تحقیق یا امتحانات خوب ستاره می‌دادند.
چیز دیگری هم هست که بخواهی در مورد جو مدرسه بگویی؟
بله در مورد جو مدرسه به خصوص در مدرسه‌ی غیرانتفاعی که پارسال می‌رفتم. مدرسه همیشه به من استرس می‌داد. انگار همش به تو می‌گوید: بدو! اگر تو بهتر نباشی، آن یکی از تو جلو می‌زند و تو دیگر نمی‌توانی به او برسی و نمی‌توانی خوب باشی و یک جورهایی در آینده بدبخت می شوی و کسی به تو محل نمی‌گذارد. یک حسِ این‌طوری به آدم منتقل می‌کند و آدم مجبور می‌شود که یک جورهایی خرخوان باشد. به خاطر این‌که بقیه ازش جلو نزنند.
متشکرم از توضیحاتت و این‌که وقتت را به من دادی.
خواهش می‌کنم.

قطعا مصاحبه‌ی فوق، برای تعمیم‌دادن موضوع به تمام مدارس کفایت نمی‌کند. همچنین برای انجام یک پژوهش با چنین ابعادی، باید سؤالات و نحوه‌ی اجرای پژوهش با دقت و برنامه‌ریزی مدونی انجام شود.

علاوه بر این باید در نظر داشته باشیم که فضای فرهنگی مدارس مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال مدارس دخترانه و پسرانه با هم تفاوت دارند. مدارس دولتی و غیر انتفاعی جو متفاوتی دارند. همچنین فضای مدارس در کلان‌شهرها با شهرستان‌های کوچک‌تر مشابه نیست.

ما برای درک بیشتر مفهوم «برنامه‌ی درسی پنهان»، با چند دانش‌آموز مصاحبه کرده‌ایم. این مصاحبه از آن جهت انتخاب شده است، که برای توضیح مفهومی که مدنظر بود، مناسب‌تر به نظر می‌رسید و همچنین تاحدودی دربردارنده‌ی مجموع صحبت‌های سایر مصاحبه‌شوندگان بود. هرچند که به هر حال تجربه‌های دانش‌آموزان مختلف با هم تفاوت‌هایی داشت.

اکنون به عنوان یک نمونه، بیایید فرض کنیم که آن‌چه که این دانش‌آموز در مورد تجربه‌اش در مدرسه گفته‌است، به عنوان تجربه‌ی فردی یک دختر نوجوان، صحت داشته باشد. در این صورت برنامه‌ی درسی پنهان، در مدارسی که او در آن‌ها درس خوانده‌، در حال القای مفاهیم زیر به او بوده‌است:

  • آدم خوب کسی است که بیشتر درس بخواند.
  • کسانی که درسشان خوب است در رشته‌ی پزشکی درس خواهند خواند و کسانی که در سایر رشته‌ها درس می‌خوانند، کسانی هستند که نتوانسته‌اند در رشته‌ی پزشکی قبول شوند و یا درسشان خوب نبوده‌است.
  • کسانی که وسایل مارک داشته‌باشند، طرفداران بیشتری دارند.
  • کسانی که ثروت بیشتری داشته باشند، از احترام بیشتری برخوردار خواهند بود.
  • زیبایی در جلب توجه دیگران نقش مهمی دارد و کسانی که زیباتر هستند، توجه بیشتری به خود جلب می‌کنند.
  • در این جامعه برای پیشرفت باید با هم رقابت کنیم و هرکس که از گردونه‌ی رقابت عقب بیافتد، بدبخت می‌شود و تنها خواهد ماند.

پر واضح است که تمامی مضامین فوق، تقریبا با تمامی مضامین مذهبی و ارکان فرهنگی کشور ما در تضاد است.

بنابراین، ممکن است که ما در کتاب‌های درسی از ارزش همکاری و دوستی و همدلی صحبت کنیم، اما نظام مدرسه در عمل، فردگرایی و رقابت را توصیه ‌کند. ممکن است ما در برنامه‌ی درسی از ساده‌زیستی و انصاف صحبت کنیم، اما کادر مدرسه و هم‌سالان در عمل، نوعی زندگی تجملاتی و مصرف‌گرایی را ترویج نمایند. و به نظر می‌رسد که تأثیرگذاری عملیاتی برنامه‌ درسی پنهان، بیشتر از صرف سخنرانی محتویات کتب درسی باشد؛ چرا که «دوصد گفته چون نیم کردار نیست»!

(در این‌جا از این مسئله چشم‌پوشی می‌کنیم که در بعضی موارد، خودِ کتاب‌ها و محتویات درسی و عکس‌های کتب درسی به مضامین نامطلوب برنامه درسی پنهان دامن می‌زنند.)

به هر حال، هر دو جنبه‌ی زندگی در مدرسه، چه آن جنبه‌ای که همه با عنوان برنامه‌ی درسی می‌شناسند و چه جنبه‌ای که به عنوان برنامه‌ی درسی رسمی شناخته‌نشده‌است، هر دو برای ما آشناست. اما مورد دوم بیشتر مواقع مورد بی توجهی واقع می‌شود؛ در حالی که مستلزم دریافت توجه بیشتر به ویژه از سوی متخصصین آموزش است. در بخش بعد به دلالت‌های مضمون «برنامه‌ی درسی پنهان» برای سازمانِ آموزش و پرورش خواهیم پرداخت.

دلالت‌های «برنامه‌ی درسی پنهان» برای سازمان آموزش و پرورش

عواقب نامطلوب برنامه‌ی درسی پنهان، تنها یک روی سکه است. برنامه درسی پنهان به ما می‌گوید که اگر جو فرهنگی مدرسه، که نشأت گرفته از جو حاکم جامعه است، دربردارنده‌ی مضامین و هنجارهای اخلاقی نیکو باشد، به کمک همین جو می‌توانیم به تربیت و پرورش انسان‌هایی با منش نیکو بپردازیم. همچنین به ما خاطرنشان می‌کند که اهمیت فضای عمومی مدرسه، رفتار کادر مدرسه و معلمان اگر بیشتر از محتوای درسی برنامه‌ریزی شده نباشد، کمتر از آن نیست.

علاوه بر این، به نظر می‌رسد که مضمون «برنامه‌ی درسی پنهان» در سطح سیاست‌گذاری‌های کلان آموزش و پرورش و نیز در سطح مدرسه، پرسش‌هایی داشته‌باشد که شایسته‌است که به آن‌ها پاسخ داده شود:

در سطح سیاست‌گذاری‌های کلان آموزش و پرورش:

(روی سخن سؤالاتِ این بخش با هرکسی است که به نحوی می‌تواند در سیاست‌گذاری‌های آموزش و پرورش نقش داشته‌باشد.)

  • ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی مطلوب آموزش و پرورش ما چیست؟
  • کدام بخش از محتواهای کتب درسی ما حامی این ارزش‌ها هستند و کدام بخش‌ها آشکارا یا تلویحا در تعارض با این ارزش‌ها قرار می‌گیرند؟
  • کدام بخش از نظام و ساختار آموزشی ما این ارزش‌ها را تأیید می‌کند و چه ساختارهایی در نظام آموزشی ما با این ارزش‌ها در تضاد هستند؟
  • برای رفع تضادها و تناقض‌ها چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟
  • رفتار و اعمال هریک از ما به عنوان سیاست‌گذاران آموزش و پرورش، در چه زمینه‌هایی با ارزش‌های رسمی در تناسب است و در چه مواردی برخلاف ارزش‌های رسمی است؟
  • پیام رفتارهای ما برای کادر آموزشی مدارس و ادارات آموزش و پرورش چیست؟
  • معلمان و کادر مدرسه برای دست‌یافتن به اعتقاد عملی به ارزش‌ها، به چه نوع آموزش ضمن خدمتی نیازمند هستند؟
  • ….
در سطح مدارس:

(روی سخنِ سؤالات این بخش، با هریک از اعضای کادر مدرسه، از مدیر و معلم و اولیای دانش‌آموزان گرفته تا سرایدار مدرسه است. چرا که هریک از اعضای مدرسه در جای خود در ترویج برنامه‌ی درسی پنهان نقش دارند و هریک از این اعضا به نحوی از انحاء در این زمینه مسئولیت دارند.)

  • ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی مطلوب من چیست؟
  • ارزش‌های مطلوب من در تضاد با ارزش‌های چه کسانی از اعضای مدرسه است؟
  • از چه طریقی می‌توانیم در مود ارزش‌های مطلوب‌مان با هم گفت‌وگو کنیم و چگونه می‌توانیم ارزش‌های‌مان را به هم نزدیک کنیم؟
  • چه بخش‌هایی از محیط مدرسه با این ارزش‌ها هم‌راستا هستند و کدام بخش‌ها آشکارا یا تلویحا با این ارزش‌ها در تناقض هستند؟
  • کدام برنامه‌های مدرسه با این ارزش‌ها هم‌راستا هستند و کدام برنامه‌‌ها آشکارا یا تلویحا با این ارزش‌ها در تناقض هستند؟
  • برای بهبود برنامه‌ها و محیط مدرسه چه راهکارهایی می‌توان پیشنهاد داد؟
  • برای رفع تناقضات ارزشی در محیط و برنامه‌های مدرسه، چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟
  • کدام رفتارهای من، با ارزش‌ها هماهنگ هستند و کدام رفتارها در تناقض با این ارزش‌ها هستند؟ رفتارهای من چه پیام‌های ضمنی برای دانش‌آموزان دارند؟
  • قوانین حاکم بر مدرسه و شیوه‌ها و موارد تشویق و تنبیه چه پیام‌هایی برای دانش‌آموزان دارند؟

امید است که با بذل توجه بیشتر به «برنامه‌‌ی درسی پنهان» در بطن مدارس، بتوانیم به سوی جامعه‌ای آکنده از انسان‌هایی اخلاق‌مدار گام برداریم.

 

منابع:

برنامه درسی به سوی هویت‌های جدید: شرحی بر نظریات معاصر برنامه درسی، کوروش فتحی واجارگاه، تهران، آییژ، ۱۳۸۶.
روانشناسی تربیتی، جان دبلیو سانتراک، نشر مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۸۷.


نویسنده:

فاطمه گزین – کارشناس ارشد روانشناسی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *