روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی (معرفی و نکاتی از کتاب)
روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی
(معرفی و نکاتی از کتاب)
مشخصات کتابشناسی
- نام کتاب: روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی در «جامعه، مدرسه و خانواده»
- نویسندگان: مایکل ام. هاردمن، کلیفورد جی. درو، ام. وینستون اگن
- عنوان اصلی کتاب: Human Exceptionality: School, Community, and Family
- مترجمان: حمید علیزاده و همکاران
- انتشارات: دانژه
- تعداد صفحات: ۶۰۰
در زندگی با کسانی ملاقات کردهام که چشمانی بینا داشتند ولی در آسمان و در دریا چیزی نمیدیدند، هیچ چیز، نه در خیابانهای شهر و نه در کتابها. در تاریکی نابینایی ماندن برای همیشه، ولی داشتن حس، احساس و خرد، بهتر از آن است که به دو چشم که فقط میبینند دلخوش بود. تنها تاریکیِ بینور، شب تاریک نادانی و بیاحساسی است.
هلن کلر (از پیشگفتار کتاب)
کتاب «روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی» یکی از منابع درسی ما بود. وقتی به سراغ خواندن کتاب رفتم، مثل خیلی دیگر از کتابهای دانشگاهی و روانشناختی انتظار یک کتاب خشک و «صعبالحلقوم» را میکشیدم. اما برخلاف انتظار، از خواندن کتاب شگفتزده شدم. صفحات کتاب مالامال بود از «زندگی»؛ داستان آدمها (پدر و مادرها، کودکان، معلمان و …)، احساسات آنها، تجربیاتشان، مسیری که پیموده بودند و … . و البته بیان این تجربیات مانع این نشده بود که نویسنده به مهمترین مسائل در زمینهی روانشناسی و آموزش کودکان «استثنایی» بپردازد.
از این گذشته، خواندن این کتاب فصل جدیدی در زندگی من بود. پنجرهای در زندگیم به روی دنیایی متفاوت گشوده شد. دنیایی که در آن همهٔ آدمها صرفنظر از تفاوتها و شباهتهایشان در کنار هم و با هم زندگی میکنند. دنیایی که با «آموزش فراگیر» از مدرسه آغاز میشود:
«آموزش فراگیر آموزشی است که به همهی کودکان خوشآمد میگوید. به نحوی که هیچ کودکی توسط معلمان، والدین، سایر کودکان، سیاستها، محیط مدرسه، یا هر وجه دیگری در آموزش مورد تبعیض واقع نشود. آموزش فراگیر آموزشیست که تمام کودکان را قادر میسازد که در کنار یکدیگر تحصیل کنند و از حمایت کافی برای نیازهای فردیشان برخوردار باشند.»
وقتی با مضمون «آموزش فراگیر» آشنا شدم، از خودم میپرسیدم که چطور همچین چیزی ممکن است؟ چطور بچههای دارای معلولیت (از معلولیتهای جسمی گرفته تا معلولیتهای ذهنی) میتوانند در کنار «دیگران» درس بخوانند؟ اما، در مسیر خواندن کتاب فهمیدم که نه تنها چنین چیزی ممکن است، بلکه سالهاست که در سایر کشورها اجرا شده.
«وقتی که کارلین به دنیا آمد، ابتدا نفس نمیکشید. هنگامی که دکترها تنفس او را بازگرداندند به مشکلهای جسمی دیگری پیبردند و تشخیص دادند که او عقبماندگی ذهنی دارد. مادرش جانا شرح میدهد که «غمانگیز بود. نمیتوانم بگویم وقتی که میفهمید نقصی در فرزندتان هست، چه احساسی در شما به وجود میآید. …»
«من یک فرزند استثنائی به نام جان دارم. او ۹ سال دارد و در خود مانده است. او در طول چند سال گذشته به مراتب بهتر شده است. او لبخند میزند و میخندد و به نظر میرسد که هیجان بیشتری میخواهد. او به طرفم میآید و مرا در آغوش گرفته و میبوسد و می گوید : «دوستت دارم مامان». این احساس بسیار شگفتانگیزی است. من خیلی خوشحالم، او را بغل کرده و دلم نمیخواهد رهایش کنم. جان میخواهد یاد بگیرد. او شروع به نامه نوشتن کرده و خودش آن را در پاکت میگذارد. او حالا به راستی دوست دارد تا تکلیفهایش را انجام دهد. از مدرسه به خانه برگشته و میگوید که تکلیفهایی دارد که باید انجام بدهد. جان به خاطر کاردرمانی و گفتاردرمانی یاد گرفته که حرف بزند، بازی کند و از دستهایش به طور مناسبی استفاده کند.او شروع به حرفزدن کرده و دوست دارد گفتوگو کند. من تفاوتهای بسیار چشمگیری در پسرم دیدهام و دلم میخواهد آن را با تمام دنیا در میان بگذارم.»
از فصل سوم کتاب: استثنایی بودن و خانواده
دربارهی کتاب
کتاب در شش بخش و هفده فصل نوشته شده است:
۱) چشماندازهای چندرشتهای، فرهنگی و خانواده
- دیدگاه چندرشتهای در حوزهی استثنائی
- مسایل چندفرهنگی و گوناگونیهای
- استثنایی بودن و خانواده
۲) گسترهی زندگی
- کودکی اولیه و دوره ابتدایی
- آموزش ویژه، آموزش فراگیر، و همکاری
- انتقال از مدرسه و سالهای بزرگسالی
۳) ناتوانیهای با میزان بروز بالا
- ناتوانیهای یادگیری
- اختلالی نارسایی توجه/بیشفعالی
- اختلالهای هیجانی یا رفتاری
- عقبماندگی ذهنی
- اختلالهای ارتباطی
۴) ناتوانیهای با میزان بروز پایین
- ناتوانیهای شدید و چندگانه
- درخودماندگی
- آسیب مغزی ضربهای و اکتسابی
- نارساییهای شنوایی
- نارساییهای بینایی
۵) ناتوانیهای جسمانی و سلامتی
- ناتوانیهای جسمانی و سلامتی
۶) تواناییهای برتر
- تیزهوشی، خلاقیت و با استعدادی
در بخش اولِ کتاب، نویسندگان ابتدا به ارائهی مقدمات لازم میپردازند. مسائلی مانند برچسب زدن به کودکان، سیر قوانین مرتبط با کودکان دارای ناتوانی در فصل اول بررسی شده. در فصل دوم، ارتباط زیستن در اقلیت (قومی، فرهنگی و اقتصادی) با قرارگرفتن در گروه «استثنایی» مورد کاوش قرار گرفته و در نهایت، در فصل سوم به خانوادهی افراد دارای ناتوانی، احساسات و مسائل آنها پرداخته شده است.
کودکانی که در فقر زندگی می کنند
فقر یکی از نمونه های بسیار مهم تعامل عوامل اجتماعی و فرهنگی است. ممکن است کودکی که در یک محیط فقیر زندگی میکند، حتی پیش از تولد به آموزش ویژه کشانده شود. گلفاند، جیسون و درو (۱۹۹۷) مجموعهای از دادههای آماری مربوط به رشد پیش از تولد یعنی عاملی که رشد بعدی کودک را تعیین میکند، ارائه کردهاند. فقط ۵ درصد از نوزادان سفیدپوست طبقه ی بالا در هنگام تولد مشکل داشتهاند، این رقم را با ۱۵ درصد نوزادان سفید پوست از پایگاه اجتماعی – اقتصادی پایین و ۵۱ درصد از همهی نوزادان غیرسفید پوست که جزو گروههای بسیار کم درآمد بودهاند، مقایسه کنید. کودکانی که زندگی خود را با چنین چالشی آغاز می کنند، در مقایسه با کسانی که چنین چالشی ندارند، احتمال بیشتری دارد که بعدها با مشکل رو به رو شوند. کودکانی که در فقر زندگی میکنند، بسیار کمبنیه و در بیشتر اوقات بیمار هستند و مشکل های عصبی شناختی بسیار بیشتری از خود نشان میدهند که بعدها منجر به مشکلهای تحصیلی می شود ( درو و هاردمن، ۲۰۰۰؛ دانبار و رید ۱۹۹۹؛ تراویک – اسمیت، ۲۰۰۰).
همچنانکه کودکان در طول سالهای اولیه و مهم زندگی رشد میکنند، محیط فقیر میتواند آنها را در خطر سوءتغذیه، مواد سمی (مانند سرب و مراقبت ناکافی والدین قرار دهد (ماستن و کات ورث ، ۱۹۹۸). همانگونه که پیشتر در آمارها ارائه شد، این شرایط در زندگی اقلیتهای فرهنگی و قومی نیز بسیار شایع است (هارتون و آلن ۱۹۹۸؛ واکتل، ۱۹۹۹).
«از فصل دوم کتاب»
در بخش دومِ کتاب، به دورههای مهم در زندگی افراد دارای ناتوانی یعنی کودکی اولیه، دوران دبستان، سالهای پایانی مدرسه و گذار به زندگی اجتماعی و حرفهای پرداخته شده است. در هریک از این دورهها توضیح داده شده که نقش نظام رفاهی، خانواده، مدرسه و … در بهبود شرایط افراد دارای معلولیت چه خواهد بود. در این بخش نحوهی عملی ساختن آموزش فراگیر با کیفیت در مدرسه به نحوی مبسوط توضیح داده شده است. یکی از راهکارهای اصلی پیشنهادی کتاب در این زمینه «انفرادی ساختن برنامهی آموزشی» است که بخش مهمی از کتاب به این موضوع اختصاص یافته است. (در پایان این متن میتوانید نکاتی خلاصهوار از این بخش از کتاب را دریافت کنید.)
برخی از عناوین این بخش از کتاب عبارتند از:
خدمات کودکی اولیه، کلاسهای پیشدبستانی فراگیر، انتقال از دورهی پیشدبستانی به دبستان، سالهای دبستان، ویژگیهای مدرسهها ی فراگیر کارآمد، فراگیرسازی کامل در مقابل پیوستار جاگماری، انتقال از مدرسه و سالهای بزرگسالی، برنامه انتقال انفرادی، آموزش خودمختاری، آموزش مهارتهای اجتماعی، آموزش مهارتهای تحصیلی، تشکیل شبکههای حمایتی برای بزرگسالان دارای ناتوانی، برنامههای دولتی.
مدرسه فراگیر کارآمد مدرسهای است که :
۱) برنامهریزیهای آموزشی آن برای تمام دانشآموزان انفرادی شده است؛
۲) حمایتهای لازم از همه دانشآموزان به عمل میآید تا از موفقیت آنان در محیط یادگیری اطمینان حاصل شود؛
۳) شیوههای آموزشی معتبر هستند؛
۴) مدرسه برای ارائهی خدمات خود از الگوی چندرشتهای استفاده میکند.
الگوی چندرشتهای از رویکرد همکاری یا کارگروهی در آموزش استفاده میکند. اعضای تیم (از جمله معلمان عادی، معلمان آموزش ویژه، روانشناسان مدرسه یا درمانگران گفتار و زبان) برای به وجود آوردن و اجرای برنامهی آموزشی دانشآموزان با یکدیگر همکاری میکنند.
در بخشهای سوم تا پنجم کتاب، به انواع مختلفی از ناتوانیها پرداخته شده است. در هر فصل یک ناتوانی مورد بررسی قرار گرفته و در زمینه هر ناتوانی به تعریف، ویژگیها، سببشناسی، مداخلهها و جایگماری در آموزش پرداخته شده است.
ضعف در مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری، از جمله موانع موفقیت افراد با عقبماندگیذهنی در محیطهای اجتماعی و مدرسه بودهاند. از این گذشته دانشآموزان با عقبماندگیذهنی، این مهارتها را از راه مشاهده نمیآموزند، بلکه باید برای یادگیری نحوهٔ حل مسائل به طور خاص آموزش ببینند.
برای این منظور بنجامین (۱۹۹۶) فرایندی چهار مرحلهای را ارائه کرده است:
۱. دانش آموزان یاد میگیرند که از راه ایفای نقش و شبیهسازی، مسئله را مورد مشاهده و تحلیل قرار دهند، مسئله یا مسئله ها را در موقعیت تعیین کنند و مسئله را نامگذاری کنند.
۲. دانشآموزان یاد میگیرند تا گزینههای احتمالی حل مسئله را، بررسی نمایند. اگر آنها نتوانند گزینههایی را ارایه کنند، نحوهٔ دسترسی به منابعی نظیر گفتوگو کردن با دیگران که به ایجاد راهحلهای احتمالی کمک میکنند را خواهند آموخت.
۳. هنگامی که گزینههای احتمالی تعیین شدند، دانشآموزان کارآمدترین گزینه را برای حل مسئله برمیگزینند. هنگامی که گزینهٔ مورد نظر اجرا شد، دانشآموز بررسی می کند که آیا مسئله حل شده است یا نه. چنانچه مسئله همچنان باقی مانده بود، دانشآموزان در این مورد که چه کاری برای تغییر طرح میتوانند انجام دهند، تصمیم میگیرند.
۴. دانشآموزان نحوهٔ استفاده از راهبردهای مورد استفاده در حل یک مسئله برای حل کردن مسئله های مشابه در موقعیتهای دیگر را یاد می گیرند.
از فصل ۹ کتاب: عقبماندگی ذهنی
بخش ششم و پایانی کتاب، به تیزهوشی، خلاقیت و بااستعدادی پرداخته شده است. پیشفرض این فصل این است که بسیاری از افراد ناتوان باهوش هستند، و نیز اگر برای کودکان باهوش آموزشی در مدارس عادی در نظر گرفته نشود، بسیاری از کودکان خانوادههای غیرثروتمند از آموزش در سطح توان هوشی خود باز میمانند. به علاوه میتوان این نکته را افزود که در جامعهٔ فراگیر همهٔ کودکان در کنار هم درس میخوانند و کودکان تیزهوش نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
دانشآموزان تیزهوش و با استعداد را در هر کجای این کشور میتوان یافت. آنها ممکن است دارای هرگونه پیشینهٔ قومی، فرهنگی و اجتماعی – اقتصادی باشند. آنها ممکن است دختر یا پسر باشند. آنها ممکن است از کودکان دارای ناتوانی باشند. بسیاری از خانوادهها برای آموزش فرزندان تیزهوش و بااستعداد خود به مدرسههای دولتی متکی هستند.
اگر برنامههای مناسبی در مدرسههای دولتی برای کودکان تیزهوش و بااستعداد فراهم نشود، فقط فرزندان خانوادههای ثروتمندمیتوانند به برنامههای درسی چالشانگیزی که نیاز دارند دست یابند.
از فصل ۱۷ کتاب: تیزهوشی، خلاقیت و بااستعدادی
سازمان دهی کتاب
کتاب به گونه ای سازمان دهی شده است که علاوه بر ارائهی اطلاعات مفید، بتواند علاقهی مخاطبان را به مطالعهٔ بیشتر افزایش بدهد. بنابراین در نگارش کتاب بخشهای مختلفی در نظر گرفته شده است:
- نخست آن که…
این قسمت که در صفحهی اول هر فصل آمده، موضوع هر فصل را از چند بعد معرفی میکند و نکته ها و ارقام و آمار مهم مربوط به موضوع مورد نظر ارایه میشوند.
- برگی از یک زندگی
این بخش بر زندگی افراد متفاوتی تأکید میکند که معلم عضو خانواده، دوست، همسال یا متخصص هستند. تمام فصلهای کتاب دستکم با «برگی از یک زندگی» فردی استثنایی شروع می شود. تصویر ارایه شده در این بخشها نشان میدهد که در مورد افراد واقعیای صحبت میکنیم که از بسیاری جهات زندگی مشابه ما دارند.
- تعامل در محیطهای طبیعی
این قسمت شامل نکتههایی در مورد روشهای ارتباط برقرار کردن آموزش، یا جامعهپذیری افرادی است که به شکل های گوناگون (در خانه، مدرسه و اجتماع و در سنین گوناگون از کودکی تا بزرگسالی) استثنایی هستند. این نکتهها انگیزهی لازم را برای اندیشهی ژرفتر پیرامون فراگیرسازی این افراد در خانواده، دوستان و همسایگان فراهم کند.
- بیندیشید
«بیندیشید» بر اطلاعات مهم، جالب و مرتبطی تأکید میکند که به یادگیری و بهرهمندی در هر فصل خواهد افزود.
- فنآوری نوین
این قسمت به استفاده از فنآوری برای افراد استثنایی مربوط می شود.: نوآوریهای موجود در رایانه، مهندسی زیستی، پزشکی فنآوری کمکی و سامانههای آموزشی. همچنین بر موضوع هایی همچون یادگیری مهارتهای زبان از راه تجهیزات ترکیبی گفتار، خواندن الکتریکی برای افراد با نارسایی بینایی و پردازش برنامههایی که برای رشد مهارتهای نوشتن به دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری کمک می کنند، بررسی میشود.
- بحث
هر فصل با یک بحث به پایان میرسد. هدف این قسمت وسعت دادن دیدگاه مخاطبان بابررسی دیدگاهها یا افراد متفاوت است. برای هر موضوعی که بحث شده است، دو موضعگیری متقابل ارایه میشود. این قسمت قصد ندارد که پاسخ درست یا غلط را تعیین کند، بلکه تلاش میکند تا توجه خوانندگان را به ابعاد متفاوت و پیچیدهی موضوع های مربوط به افراد استثنایی معطوف نماید.
«روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی» نقش حیاتی همکاری بینحرفهای را در بهبود زندگی افراد استثنایی و خانوادههای آنها پررنگ میکند. در این کتاب رویکرد منحصر به فرد مبنی بر یادگیری مادامالعمر، تحقیقات قدرتمند، شیوههای مبتنی بر شواهد و داستانهای الهام بخش ترکیب شدهاند تا شور و همدلی ایجاد کنند و زندگی افراد استثنایی را بهبود بخشند. «روانشناسی و آموزش کودکان استتثنایی» به خوانندگان کمک میکند که افراد دارای معلولیت و خانوادههای آنها را به شیوهای شخصی و صمیمی تجربه کنند. این کتاب منبعی عالی است برای معلمان و مددکاران اجتماعی.
«از وبسایت goodreads»
نکاتی در زمینهی آموزش فراگیر و نیز نکاتی پیرامون برنامهی آموزشی انفرادی شده در اینجا ضمیمه شده. در صورت تمایل شما را به خواندن این نکات دعوت میکنیم.
نویسنده: فاطمه گزین، کارشناس ارشد روانشناسی، دانشجوی دکترای مطالعات برنامه درسی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.