جنگی که نجاتم داد

نویسنده: کیمبرلی بروبیکر بردلی

مترجم: مرضیه ورشوساز

ناشر: پرتقال

تعداد صفحات: ۲۸۹

توضیحات:

جمعه، صبح خیلی زود، کفش‌های مام را دزدیدم. مجبور بودم، تنها کفش‌هایی که توی خانه داشتیم؛ البته به جز کفش‌های جیمی که حتی برای پای معیوبم هم کوچک بودند. کفش‌های مام خیلی برایم بزرگ بود، اما جلویشان را با کاغذ پر کردم. دور پای مشکل‌دار را پارچه‌ای پیچیدم. بند کفش‌ها را محکم بستم کفش‌ها حس عجیبی می‌دادند، اما حدس می‌زدم در پایم بمانند. جیمی بُهت زده نگاهم می‌کرد. آرام گفتم: «مجبورم بپوشم، وگرنه پام رو می‌بینن.» گفت:«وایسادی! راه می‌ری». لحظه‌ی بزرگی که منتظرش بودم، هیمن بود؛ اما حالا برایم مهم نبود.خیلی چیزها پیش رو داشتم. «آره… می‌تونم» نگاه تندی به مام انداختم که روی تخت، پشت به ما خوابیده بود و خرو پف می‌کرد… به من افتخارمی‌کرد؟ ابدا!

آدرس کتاب در سایت سی‌بوک

[sv slug=”discount_code_exp”]

بازگشت به صفحه «قفسه کتاب»