همیاری در آموختن (معرفی کتاب همراه با نمونه مطلب)
همیاری در آموختن
(معرفی کتاب همراه با نمونه مطلب)
مشخصات کتابشناسی
نام کتاب: همیاری در آموختن (راهنمای معلمان)؛ فنون عملی، اصول بنیاری و پرسشهای رایج
نویسنده: جورج م.ژاکوب، مایکل ا.پاور، لو واناین
مترجم: سیدحسن مرتضوی نصیری، محمدرضا وحدانی اسدی
ناشر: رشد
هدف هر نظام آموزشی فراهم کردن بستری برای یادگیری و آموختن است. برای این کار روشهای مختلفی وجود دارد که معلمان و متخصصان آموزشی با توجه به اهداف، مخاطبان، و موضوع آموزش از آنها استفاده میکنند. یکی از معروفترین و جذابترین روشهای آموزش و یادگیری مطرح میان متخصصان آموزش، پرورش روش همیاری در آموختن است که تحقیقات بسیاری را به خود اختصاص داده و توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. همیاری در آموختن اصول و فنونی است برای کمک به دانشآموزان تا با هم اثربخشتر کار کنند.
علیرغم وجود روشهای آموزش بسیار مؤثر و متنوع شاهد آن هستیم که روش سخنرانی بهطور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. روش سخنرانی علیرغم فواید و مزایایی که دارد از نقاط ضعف بسیاری رنج میبرد. در روش سخنرانی فرض بر این است که معلم میتواند دانش و اطلاعات را به ذهن یادگیرندگان منتقل کند. حال آنکه نتایج تحقیقات مختلف نشان میدهند که معلمان نمیتوانند دانش و اطلاعات را به یادگیرندگان منتقل کنند، بلکه این خود یادگیرندگان هستند که باید یاد بگیرند. در روش سخنرانی یادگیرندگان عمدتاً تنها، منفعل، و منزوی هستند. در مقابل در روش همیاری در آموختن دانشآموزان کلاس به گروههای دو یا چهار نفره تقسیم شده و به صورت گروهی بر موضوعات مختلف کار میکنند. در این روش یادگیرندگان بهطور فعال با موضوع آموزش درگیر شده، دانش و تجارب قبلی خود را بهکار میگیرند، و با کمک همیاران و معلم برای دستیابی به اهداف آموزشی مورد نظر تلاش میکنند. درواقع در این روش آموزش علاوه بر اهداف مستقیم آموزشی میتوان به اهداف ضمنی تربیتی بسیاری نیز دست یافت از قبیل: مهارت گوش دادن، مهارت انجام کار گروهی، مسئولیتپذیری در قبال دیگران، وابستگی متقابل مثبت، احترام به نظرات مخالف و استقبال از آنها، تفکر انتقادی و … .
پیشگفتار مترجمان
سه نگاه به تعامل همتایان:
داچ (۱۹۴۹) در اثری که جانسون و جانسون (۱۹۹۸) آن را شرح و بسط دادهاند سه دیدگاه را شناسایی میکند که دانشآموزان، به همتایان خود میتوانند داشته باشند با نامهای: شخصی (فردی)، رقابتی و همیاری. سه دانشآموز به نامهای ماریا و یان و رالف را درنظر بگیریم.
ماریا، وقتی از دید شخصی به همتایان خود مینگرد میداند که رسیدن یا نرسیدن همتایانش به هدفهایشان اثری روی رسیدن یا نرسیدن وی به هدفهایش ندارد، درست مثل شناگران غیر رقیبی که تلاش میکنند رکورد زمانی خود را بهتر کنند.
وقتی یان از دید رقابتی به همتایان خود نگاه کند هر چیزی که همتایان او را به هدفهایشان میرساند، به او آسیب میزند، و هر چیزی که به آنها آسیب برساند، درواقع کمکی است به خودش، درست مثل رقیبان در یک مسابقهی تنیس.
رالف از دید همیاری به همتایان خود، متوجه میشود هر چیزی که آنها را به هدفشان برساند، او را هم به هدفش میرساند و هر چیزی که به آنها آسیب بزند، به او هم آسیب میزند، درست مثل بازیکنان هر تیم در فوتبال، یا همگروهها در مسابقه بحث و گفتگو یا افراد گروهی که در کار و مزایا با هم سهیم هستند.
شیوهی همیاری در آموختن شاگردان را تشویق می کند به همتایان خود به صورت منبع یادگیری، یا همکاری، یا کاوشگری در جستجوی دانش و شناخت بنگرند. در عین حال، کار فردی و رقابت نیز جای خود را دارد. به کمک همیاری در آموختن، تلاش میکنیم کفه ی ترازو را به سوی همیاری سنگین کنیم، نهاینکه دو دیدگاه دیگر را حذف کنیم.
همیاری در مقام ارزش
همیاری فقط نوعی روش یادگیری نیست بلکه روش زندگی است. همیاری به ارزشی اشاره دارد که امیدواریم دانشآموزان در پیشبگیرند، نه اینکه نباید رقابت کنند یا تنها کار کنند، هم رقابت و هم کار انفرادی هر یک نقشهای مهمی در زندگی دارند.
همیاری در مقام ارزش به این معناست که دانشآموزان تشویق شوند کمک متقابل را هدفی والا ببینند و بشناسند؛ و تلاش و تکاپو برای دستیافتن به آنرا ارزشمند بدانند؛ و دیگران را همیاران بالقوه ببینند؛ و همواره همیاری را بهصورت جایگزین عملی و ارزشمند در رقابت و کار انفرادی برگزینند.
در زیر تفاوت بین کلاسی که همیاری را سرکوب میکند با کلاسی که همیاری را تشویق میکند آورده شده است:
سرکوب همیاری
۱- چشم از برگهی خود بر ندارید.
۲- با همدرسها صحبت نکنید.
۳- فقط به کار خود بپردازید تا دیگران هم به کارشان برسند.
۴- در صورت لزوم فقط از معلم کمک بخواهید.
۵- بر سر جلب توجه معلم با هم رقابت کنید.
۶- بر سر کسب پاداشهای بیرونی (مثل رتبه) رقابت کنید.
تشویق همیاری
۱- برای اینکه از همدرسها یاد بگیرید و به آنها کمک کنید، و در ایدهها با هم سهیم شوید ببینید آنها چه کار میکنند.
۲- برای تبادل نظر و اندیشه یا بحث و پیشنهاد یا سؤال، با کنار دستیهای خود صحبت کنید.
۳- با دیگران همکاری کنید تا نتیجه بهتر از مجموع چند کار فردی باشد.
۴- وقتی به کمک نیاز دارید از همگروهیها و دیگران بخواهید، آنگاه از معلم کمک بخواهید.
۵- به همه فرصتی بدهید، سخنگوی گروه بشوند.
۶- بر سر کسب پاداش بیرونی و درونی همیاری کنید.
یک نمونه فعالیت برای شروع در کلاس:
دو واقعیت، یک خیال
«دو واقعیت، یک خیال» فعالیتی است برای اینکه دانشآموزان تلاش کنند یکدیگر را بشناسند. از آن میتوان در هر زمانی استفاده کرد، اما بهویژه برای فضاسازی در هفتههای اول سال تحصیلی مؤثر است.
گام ۱: اعضای هر گروه به دو چیز دربارهی خودشان که صحت دارد (واقعیت) و یک ویژگی که در وجودشان نیست (خیال) فکر میکنند.
گام ۲: در هر نوبت یک دانشآموز سه عبارت توصیفکنندهی خود را بدون اینکه بگوید کدام واقعی است و کدام خیالی، به همگروهها میگوید. شاید دانشآموزی بگوید، «سگ دارم، در آپارتمان زندگی میکنم، میتوانم شعبدهبازی کنم.»
گام ۳: همگروهها با پرسیدن سؤالاتی سعی میکنند بفهمند کدام گفتهها واقعیت دارد. سؤالاتی نظیر اینکه «سگ تو کدامیک از غذاهای مخصوص سگها را میخورد؟»
گام ۴: همگروهها تلاش میکنند حدس بزنند که کدام گفتهی او تخیلی است و دلایلی برای حدس خود ارائه دهند.
گام ۵: همگروهها نکات جالبی را که دربارهی اعضای گروه خود آموختهاند، با سایر اعضا در میان میگذارند.
معلم با الگوسازی برای این فرایند، باید سبب شود که کار به گردش در آید و جریان پیدا کند. مثلاً میتواند دربارهی خودش بگوید «من عضو تیم تنیس دبیرستان بودم، عضو گروه بحث و گفتگو بودم، عضو تیم کشتی دبیرستان بودم.»
دانشآموزان از این راه میتوانند چیزهایی دربارهی همدرسهای خود بیاموزند و با آشکار ساختن چیزهایی در مورد خودشان، اعتماد ایجاد کنند.
«دو واقعیت، یک خیال» نه تنها میتواند برای فضاسازی همیاری، بلکه برای آموزش مواد درسی نیز مفید باشد. برای نمونه به جای اینکه دانشآموزان سه جمله دربارهی خوشان بگویند، میتوانند آنها را در زمینهی موضوع درس بگویند.
فعالیت «دو واقعیت، یک خیال» را میتوان «دو حقیقت، یک غلو»، و برای کودکان «بله، بله، نه» نامید.
نویسنده: مریم ترابی، دانشجوی ارشد روانشناسی تربیتی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.