چرا نباید به بازار برای اداره زندگی مدنی اعتماد کنیم؟
سخنرانی TED
سخنران: مایکل سندل (Michael Sandel)
مایکل سندل، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه هاروارد، در سخنرانی بالا یک سؤال اساسی مطرح میکند: پول و بازار، در جامعه چه نقش را باید ایفا کنند؟
حقیقت این است که حوزههای اندکی باقی مانده که پول در آنها نقشی اساسی بازی نکند. امروز تقریباً همه چیز را میتوان خرید. مثالهای سندل شنیدنی هستند:
🔸 اگر شما محکوم به زندان در سانتا باربارای کالیفرنیا شوید، باید بدانید که اگر زندان معمولی باب میلتان نیست، میتوانید با پرداخت شبی ۸۲ دلار یک سلول مجهز بخرید.
🔸 اگر به یک پارک تفریحی بروید و نخواهید برای وسایل تفریحی پرطرفدار در صفهای طولانی بایستید، حالا چاره دارد! در بسیاری از پارکها، با پرداخت پول بیشتر، نفر اول صف میشوید. به اینها میگویند بلیط «از ما بهتران» یا «بلیط سریع السیر»!
سندل میگوید که آمریکا از «اقتصاد بازار» به سمت «جامعه بازار» رفته است؛ جامعهای که در آن همه چیز فروشی است:
این روشی از زندگی است که در آن تفکر بازار و ارزشهای بازار شروع به چیره شدن بر تمامی ابعاد زندگی میکنند: روابط شخصی، زندگی خانوادگی، سلامت، تحصیل، سیاست، قانون، زندگی مدنی.
اما این وضع از چه حیث نگرانکننده است؟
سندل دو دلیل ذکر میکند:
🔸 یک دلیل مرتبط با نابرابری است؛ او میگوید:
اگر تنها چیزهایی که با پول تعیین میشد، داشتن قایق تفریحی یا مسافرتهای لوکس یا بی.ام.و بود، نابرابری اهمیت چندانی نداشت. اما وقتی که پول به شکلی فزاینده نقشی تعیینکننده در دسترسی به ضروریات یک زندگی خوب مییابد — مراقبت بهداشتی شایسته، دسترسی به بهترین تحصیلات، داشتن صدای سیاسی و نفوذ در کمپینها — وقتی که پول تمام این چیزها را تعیین میکند، نابرابری اهمیت بسزایی مییابد.
🔸 دلیل دوم، به این موضوع برمیگردد که پول میتواند ماهیت فعالیتها، فرآیندها، و روابط را تغییر دهد. یک مثال سندل برای این موضوع، پرداخت مشوقهای مالی برای کتابخوان کردن بچهها است. ایدهای توسط عدهای از اقتصاددانان مطرح شده مبنی بر اینکه به هر کودکی که کتابی را مطالعه کند، مبلغی پول، مثلاً ۲ دلار بدهند. به نظر میرسد که این کار به کتابخوانتر شدن کودکان کمک میکند.
اما سندل به این کار ایرادی اساسی وارد میداند:
سوال اصلی این است که بعداً از این بچهها چی در خواهد آمد؟ این را یاد خواهند گرفت که مطالعه یک شغل روزانه است، نوعی مقاطعه که برای انجامش مزد میگیری. این مایهی نگرانی است، شاید بچهها در ابتدا از طریق یک دلیل اشتباه به خواندن هدایت بشوند، اما آیا ممکن است این بچهها بعداً عاشق مطالعه، برای مطالعه، شوند؟
سندل، بحث خود را با این نکته ادامه میدهد که رفع نگرانی مربوط به سلطهی بازار بر همهی بخشهای زندگی، فقط از طریق ورود همگان به بحثهای اخلاقی میسر است، چیزی که متأسفانه در آن مهارت کافی نداریم. او میگوید:
طی سه دههی گذشته، که توجیه بازار و تفکر قدرت یافته و شأن پیدا کرده است، گفتمان عمومی ما در این دوران تهی شده است، خالی از یک معنای اخلاقی بزرگتر. از ترس مخالفت، از این سوالها طفره رفتهایم.
برای مطالعه بیشتر
این سخنرانی سندل، در واقع چکیدهای از کتاب بسیار خوب وی است با عنوان «آنچه با پول نمیتوان خرید».
این کتاب را آقای حسن افشار ترجمه کرده، و نشر مرکز آن را منتشر نموده است. کتاب مملو از مثالهای جذاب و کاملاً به روز، و بحثهای خواندنی در نقد اخلاقی ورود پول و اقتصاد بازار به عرصههای مختلف زندگی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.