نسل دانشگاهی پابرهنهی هند
سانجیت بانکر روی، معلم هندی به این نتیجه رسیده است که دانش و خرد محلی و ابتکار عمل میتواند در به دست آوردن اقتدار به روستائیان کمک کند.
بیش از سی سال پیش وقتی سانجیت بانکر روی با قحطی ویرانگری روبهرو شد که هزاران تن را در ایالت بیهار به کام مرگ کشاند، عزم خود را برای ارائهی خدمت به تودههای مردم و ساکنان روستاها جزم کرد.
از زمان تأسیس مرکز تحقیق و کار اجتماعی در سال ۱۹۷۲، روی در روستای تیلونیا واقع در ایالت راجستان که یکی از بزرگترین، خشکترین و فقیرترین ایالات هندوستان است، سکونت گزید. مرکزی که بیشتر به اسم دانشکدهی پابرهنگان معروف است، تاکنون دو نسل از روستاییان را در رشتههای مراقبتهای بهداشتی، مهندسی خورشیدی، مکانیک تلمبههای دستی و آموزگاری، بدون دادن مدرک رسمی تربیت کرده است.
اینک بیش از یکصد هزار نفر در یکصد و ده روستا به آب آشامیدنی سالم دسترسی یافتهاند و از امکانات آموزشی و بهداشتی بهرهمند شدهاند.
جوانان روستایی که زمانی «شرایط لازم برای استخدام» را نداشتند، اکنون به نصب و نگهداری دستگاههای برق خورشیدی، تلمبههای دستی و تانکرهای آب آشامیدنی مشغولاند. صنعتگران جوان در کارگاههای مخصوص، فنون و مهارتهای محلی ]سنتی[ را که طی نسلها کسب شده بود، روزآمد میکنند. به طور متوسط هر شب حدود ۳۰۰۰ کودک که ۶۰ درصدشان دخترند و روز را با گلهچرانی و کمک به بزرگترهای خود میگذرانند، رهسپار کلاسهای شبانه میشوند. معلمان این کلاسها خود از ساکنان محلی هستند که به ندرت بیش از هشت سال تحصیل کردهاند.
موفقیت این طرح ثابت میکند که گاهی یک دیدگاه غیررسمی میتواند عاملی شتابدهنده و ماندگار برای پیشرفت باشد. روی، از زمان فراغت از تحصیل از دانشکده سناستفان دهلینو که یکی از معتبرترین مراکز آموزشی هندوستان است، تاکنون زندگی خود را وقف تیلونیا و بهتر کردن شرایط زندگی مردمان فقیر روستایی کرده است. روی میگوید: «اگر کسی بخواهد در روستا کار کند، نظام آموزشی او را دلسرد میکند. تفکری که این نظام به دانشجویان القا میکند این است که بازگشت به روستا برابر است با از دست دادن موقعیت، و ماندن در شهر یعنی موفقیت.»
دانشکده پابرهنگان می کوشد با استفاده از دانش سنتی اهدافی را که سیاستهای متداول دولت اغلب از دستیابی به آنها ناتوان بوده است محقق کند. در حال حاضر میتوان ۲۰ مرکز دانشگاهی از اینگونه را در ۱۳ استان از ۲۶ استان هندوستان یافت و این گسترش، همچنان ادامه دارد. روی میگوید: «بنا داریم که از خرد و اندیشهی محلی، قبل از اینکه درگیر تخصصهای خارجی شویم، استفاده کنیم.»
آموزش و توسعه در تیلونیا به صورتی جداییناپذیر به هم پیوستهاند. جوانان آموزش میبینند که از دانش فنی برای خدمت در مناطق خود استفاده کنند و کودکان با موضوعات زیستمحیطی مانند برق خورشیدی، که در بیشتر مدارس آنها مورد استفاده قرار میگیرد، آشنا میشوند. روی میگوید: «دانشآموزان مدارس شبانه از آموزگارانی میآموزند که خود کشاورز، پلیس یا از مقامات محلی هستند.»
روی معتقد است که خارج کردن بخشی از مسئولیتهای آموزشی از دست دولت میتواند به پیشرفت در جهت آموزش ابتدایی همگانی در کشور او، سرعت ببخشد. او میگوید: «باید بدون تجاری کردن آموزش، به ابتکار عمل فردی مسئولیت بیشتر، فضای بیشتر و آزادی بیشتری بدهید.»
همانگونه که در حال حاضر شاهدیم، نظام رسمی به تنهایی نمیتواند پاسخگوی چالش آموزش روستایی باشد. او میگوید: «این نظام، ابتکار و خلاقیت را نابود میکند و شما را بر آن میدارد که دنبالهرو آنچه نظام میگوید و انجام میدهد باشید.» نقطهی شروع، درک واقعیت فقر روستاها است. واقعیت این است که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد کودکان هرگز صبحها به مدرسه نمیروند، زیرا مجبورند کار کنند و دنبال گله باشند. باید این کودکان را در سنین نخستین به سمت آموزش حرفهای سوق دهیم تا بتوانند حین کمک به خانوادههای خویش، مهارتهای جدیدی را نیز کسب کنند.
روی احساس میکند که کمبود خلاقیت نقطه ضعف حکومتهاست، به همین دلیل در تیلونیا، کودکان پارلمانی منتخب از دختران و پسران ۱۰ تا ۱۴ ساله دارند. ایجاد اطمینان به روند صحیح حرکت مدارس، مسئولیتی است که این مجلس به عهده دارد -راهی خلاق و مبتکرانه که کودکان را برای زندگی در روستاها توانمند میسازد.
منبع: مجله پیام یونسکو، آموزش برای همه: گسترش دامنهی فعالیت مدارس، شماره ۳۵۸، سال سیویکم، خردادماه ۱۳۷۹، ص ۱۷