گذر از شوق به سوی تهدید
گذر از شوق به سوی تهدید
(فصلی از یک کتاب)
کتاب گسستهای اندوهبار۱ توسط میشل بنسائق روانشناس و مبارز آرژانتینیالاصل ساکن فرانسه و همکارش ژرار اشمیت نگاشته شده است. آنها در این کتاب به بررسی بحرانهای فراگیر و عمیق روانشناختی میپردازند که ریشه در مسائل اجتماعی عصر حاضر دارد. بن سائق و اشمیت در این اثر روشهای رایج رواندرمانی را عمیقا نقد میکنند و در مقابل آن با شرح تجربیاتی موفق، «رویکرد درمانی مبتنی بر همبستگی» را پیشنهاد مینمایند.
آن ها در فصل سوم کتاب خود با عنوان «گذر از شوق به سوی تهدید» ، به تشریح این موضوع میپردازند که «در روزگار ما احساس خطر نسبت به آینده عامل انگیزهبخش تحصیل شده است»:
«والدین، استادان و مربیان، کوشش میکنند روشی پیش بگیرند که جوانان روی به آموختن و مطالعه بیاورند. آنها کم و بیش و به روشنی، گفتمانی را تکرار میکنند که در واقع تأکید بر آیندهی تهدیدآمیز است: اگر درسنخوانی، اگر دیپلمت را نگیری، بیکار خواهی ماند …»
این در حالی است که پیش از این انگیزهی هر انسانی برای تحصیل، تکاپوی یادگیری و آرزو برای دانستن و فهمیدن یوده است.
بنسائق و اشمیت این رویکرد را «تعلیم و تربیت برای بقا» مینامند و آن را مستلزم «رهایی خود به تنهایی» (گلیم خود را از آب بیرون کشیدن) میدانند. رویکردی که به زعم آنان در واقع «علیه دیگران» و مستلزم «فردگرایی» است.
به زعم آنها این رویکرد در تعلیم و تربیت، حاصل تفوق مسلک «فایدهگرایی» در عصر حاضر میباشد. مسلکی که همهچیز را و حتی انسان را، با معیارهای کمی داوری میکند:
«در روزگار ما، فایدهگرایی به عنوان مکتبی جهانی مدعی ایجاد جهانی شفاف است که ما میتوانیم در آن، هر موجود انسانی را بر حسب معیارهای روشن، دقیق و مطمئن، محکزده و با معیارهای کمی داوری نماییم.
کودکان با این معیارهای فردگرایانه به شکلی یک بُعدی مورد ارزیابی واقع میشوند؛ این به آن معنی است که کودکی که دارای مشکلات تحصیلی است، صرفاً کودکی نیست که نمرههای بدی در مدرسه گرفته: […] کارنامه مدرسه برای او به نحوی بسیار زودرس همچون دستمزد والدین است. با این حال این کارنامه تنها معرف نوعی دستمزد که ارزش (کمّی) کودک را مشخص میکند، نیست. در قواعد بازی فایدهگرایی تحصیلی، کارنامه به مراتب معانی بیشتری دارد: مطابق این قواعد، این کارنما نوعی مقدمه ورود کودک به جهان سالمندان است زیرا برحسب آن فرض میشود که کم کار است، پس بیکار و درمانده خواهد ماند و زندگی نازلی خواهد داشت و … . شکست تحصیلی همچون شکست در زندگی به حساب میآید و ما غالباً در جلسات مشاوره روانشناسی اطفال، با کودک « مبتلا» به شکست تحصیلی روبه رو هستیم.»
هرچند که این فصل از کتاب عمدتاً سویه منتقدانه دارد و کمتر به راههای برونشو میپردازد، لیکن پاسخ این نقدها را میتوان در نگاه کلی کتاب به درمان، یعنی درمان مبتنی بر همبستگی یافت. همچنین بازگرداندن شوق به یادگیری را میتوان در پاسخ به سؤال معروف تعلیم و تربیت یعنی «دانش ارزشمند کدام است؟» یا در سطحی بالاتر پاسخ به این پرسش که «انسان به چه میارزد؟» جستوجو نمود.
در صورت تمایل میتوانید گزیدهای از مطالب این فصل از کتاب گسستهای اندوهبار را در اینجا ببینید.
نویسنده: فاطمه گزین، دانشجوی دکترای مطالعات برنامه درسی
- گسستهای اندوهبار (روانرنجوری و بحران احتماعی)، میشل بن سائق و ژرار اسمیت، ترجمه حمید نوحی، انتشارات صمدیه، تهران: ۱۳۸۷.[↩]
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.