نویسندگان کوچک
معلم: قراره که امروز همهمون نویسنده بشیم.کی میدونه نویسنده کیه؟
علی: خانم اجازه، یعنی کسی که داستان «راکون پیر» را گفته.
بچهها با معلم درباره نویسندگی گفت و گو کردند و بعد معلم کتابی را که یک کودک کلاس اولی نقاشی کرده بود و داستانش را نوشته بود برای بچهها خواند. روی جلد کتاب نام کتاب، نام نویسنده، نام تصویرگر نوشته شده بود. حین خواندن کتاب معلم به مرتبط بودن تصاویر و متن کتاب اشاره کرد.
سپس چند نوع کتاب (داستانی، علمی، دایرهالمعارف و …) به بچهها داده شد تا بچهها عنوان کتاب و نام نویسنده و تصاویر و متنها را با دقت بیشتری بررسی کنند.
معلم: حالا کی دوست داره یک نویسنده بشه و داستان بنویسه؟
بچهها شروع به کار کردند و کودکان تصاویر داستان چند مرحلهای خود را به ترتیب مرتب کردند. بعد آنها را رنگ کردند و هر قطعه را روی یک کاغذ چسباندند و برای کتابشان یک جلد مقوایی نیز انتخاب کردند.
هر کودک صفحات کتابش را با کمک معلم شمارهگذاری کرد و کتاب خود را منگنه زد. هر کس که کتابش آماده شده بود، وارد مرحله نوشتن میشد. در این مرحله کمکمربی عنوانی را که کودک برای کتاب انتخاب کرده بود و متن داستانی که کودک روایت میکرد را مینوشت. کمکمربی از کودکان میخواست که جملات کاملی را برای یک تصویر روایت کنند تا دیگرانی هم که داستان آنها را میشنوند قصه آنها را متوجه شوند. اکنون کتاب ما آماده بود و کودکان اولین تجربه نویسندگی خود را داشتند.
هر کدام از بچهها که دوست داشتند، داستان کتابشان را برای کودکان دیگر روایت کردند.
• در این طرح بچهها با حرفه نویسندگی، مشخصات یک کتاب، ارتباط محتوی و تصاویر و روایت کامل داستان آشنا شدند.
• همچنین توالی رویدادها و بیان شفاهی را تمرین کردند و با تعیین نام کتاب توانایی و خودباوری را تجربه کردند.