قد کشیدن در شهر: افزایش مشارکت کودکان و نوجوانان در محلهها
حدود نیم قرن پیش، یعنی در دههی ۱۹۷۰م. ، کتابی با عنوان «بزرگشدن در شهرها» (Growing Up in Cities) توسط یک برنامهریز شهری به نام کوین لینچ (Kevin Lynch) منتشر گردید. در این کتاب، پروژهای تحت نظارت یونسکو معرفی شد که در آن به بررسی دیدگاههای کودکان و نوجوانان، در محلههای کمدرآمد، در رابطه با محیط شهری پیرامونشان پرداختهشدهبود. این پروژه در چند شهر از کشورهای مختلف دنیا اجرا گردیده بود. هدف از «بزرگ شدن در شهرها» دخیل ساختن کودکان و نوجوانان و استفاده از ایدههای آنان برای ساختن شهرهایی بود که بیش از پیش «حیات» داشتهباشند و قابل «زندگی» باشند.
با افزایش شهرنشینی در دنیا، این پروژه در دههی ۱۹۹۰م. مورد بازبینی قرارگرفت. در اینسالها دکتر لوئیس چاولا (Louise Chawla)، متخصص در روانشناسی محیط کودک، برنامهی مشابهی را به یونسکو پیشنهاد کرد و «بزرگشدن در شهرها» را در شهرهای بیشتری در سرتاسر دنیا اجرا نمود. در این پروژه، مسئولان شهرسازی به محلههای شهر (به خصوص محلههای محروم) سرمیزدند و نظرات کودکان و نوجوانان را در مورد محیط شهری مورد نیاز آنان جویا میشدند. سپس با بحث و تبادل نظر و همچنین سنجش امکان اجرای نظرات و ایدههای مطرح شده، تلاش میشد که تغییرات قابل اجرایی انتخاب شود که به نظرات بچهها نزدیک باشد.
یونسکو در این برنامهها، به دنبال پاسخ به سؤالات زیر بود:
- کودکان و نوجوانان چگونه از محیط پیرامون خود استفاده میکنند؟
- استفادهی آنها از محیط، از چه جهاتی به فعالیتهای روزمرهی زندگیشان مربوط است؟
- احساس بچهها در مورد وضعیت محلهشان چیست؟
- آنها چه مکانهایی را در محله بیشتر دوست میدارند و از رفتن به کدام مکانها اجتناب میکنند؟
- بچهها دوست دارند که در محلهشان چه تغییراتی ایجاد شود؟
- دوست دارند که خودشان در اجرای چه تغییراتی مشارکت داشتهباشند؟
- خودِ بچهها چه ایدههایی برای بهبود وضعیت محیط دارند؟
- استفاده از ایدههای کودکان و نوجوانان برای ایجاد تغییرات شهری، طی چه روالی میتواند عملی شود و استمرار یابد؟
نتیجهی این کوششها در کتابی با عنوان «بزرگشدن در جهانی شهریشونده» با نظارت خانم چاولا چاپ گردیدهاست.
افراد دیگری نیز از همان سالها کارهای مشابهی را آغاز کردند. اکنون پروژهی «بزرگشدن در شهرها» تحت نظارت یونسکو و با مدیریت بینالمللی لوئیس چاولا در نقاط بیشتری از دنیا در حال آزمایش و اجرا است.
پروژههای موفق و ناموفق زیادی در سرتاسر دنیا اجرا شدهاست. یونسکو برخی از این تجربیات را در مجلهی پیام یونسکو، شمارهی ۳۸۲، (خرداد ماه ۱۳۹۴) چاپ کردهاست و شما میتوانید این متن را اینجا ببینید.
مطالعهی این مقاله میتواند از جهات بسیاری مفید باشد: نخست آنکه، بخش زیادی از پرورشِ بچهها در محلهها نقش میگیرد و آموزش نیز در بستر فضای زندگی کودکان و نوجوانان صورت میپذیرد، بنابراین ممکن است کسانی که دغدغهی آموزش و پرورش دارند، مطالعهی این تجربیات را سودمند بیابند. همچنین این تجربیات میتوانند در کاربست روش تدریسِ «یادگیری از راه خدمت»(۱) الهامبخش معلمان گردند. علاوه بر این، دستاندرکاران آموزش و پرورش نیز میتوانند از خود چنین بپرسند:
- دانشآموزان در مورد محیط یادگیریشان چه احساسی دارند؟
- آنها برای زندگی روزمره به چه محتوای آموزشی نیاز دارند؟
- دانشآموزان چه چیزهایی را در مدرسه دوست دارند و چه چیزهایی از مدرسه بیزارشان میکند؟
- اگر بچهها میتوانستند چیزی را در مدرسه تغییر دهند، چه چیزی را تغییر میدادند؟
- چه ایدههایی برای بهبود وضعیت مدارس به ذهن بچهها میرسد؟
- …
کودکان و نوجوانان به رغم تفاوت های عمیق محیطی شان، هنگام سخن گفتن از آرمانهای محیطی، با زبانی صحبت میکنند که به نحوی شگفتانگیز، بین آنان مشترک است. آنچه که بیش از هر چیزی برای آنها خوشایند است، احساس پذیرفتهشدن و ارزش داشتن و احساس تعلّق داشتن به جامعهای صمیمی است […]. در مقابل، ناگوارترین چیز برای آنان احساس حاشیهنشین بودن، مطرود و ملول بودن، بیمِ خشونت و نبود خدمات اساسی است.
مجلهی پیام یونسکو، شمارهی ۳۸۲، بزرگشدن در شهرها
(۱) روش تدریس یادگیری از راه خدمت، یکی از شیوههای نوین تدریس است که طی آن، محتوای آموزشی، در بستر ارائهی خدمت به جامعه تدریس میشود.
منبع:
Growing up in cities: a report on research under way, Louise Chawla, Environment and Urbanization, Vol. 9, No. 2, October 1997
نویسنده:
فاطمه گزین – کارشناس ارشد روانشناسی