سرپناهی برای پرندهها
یکی از فعالیتهایی که در فصل زمستان به همراه کودکان پیشدبستانی انجام داده شد، تهیهی لانهای برای پرندههای در راه مانده با استفاده از مواد بازیافتی بود.
آن روز پشت پنجرهای که هر روز صبح، نمای زمستانی درخت انار به ما و کلاس ما سلام میداد، قصهی فرشتهی برفی را خواندیم.
و با قصه سفر کردیم به صبح برفی لانهی موشهای مهربان.
موشهای قصهی ما بعد از خداحافظی کردن از مادر که برای ساختن لانهای بزرگتر میرفت، بازی خود را در برفها شروع کردند. تا اینکه در آسمان برفی پرندهای را دیدند که گرسنه و خسته از دوستان خود جدا مانده بود. موشهای داستان ما سعی کردند با خواراکیهای خود و بهتر از آن با محبت و مهربانیشان از پرندهای که آن را فرشته برفی میدانستند، مراقبت کنند.
پس از پایان قصه به همراه بچهها فکر کردیم که برای پرندههای راه گم کرده که همان فرشته بچهها هستند، چه کار میتوانیم بکنیم؟
و در نهایت با هم برای پرندگان در سرما مانده لانهای ساختیم، لانهای از پاکتهای بازیافتی که کودکان بتوانند در خانه و بدون امکانات خاصی نیز مشابه آن را درست کنند و تک تکمان برای پرندهای که ممکن است به سراغ این لانه بیاید دانه ریختیم و لانه را به درخت انار آویزان کردیم.
علی میگفت:خانم معلم جای لانه خوب نیست، فرشته آن را از آسمان نمیبیند، زیادی پایین است.
پس جای لانه را چند بار عوض کردیم و دعا کردیم که فرشتهها لانهی ما را ببینند.
از آن روز به بعد هر پرندهای که به سمت درخت انار میآید بچهها آمدنش را خبر میدهند و جریان کلاس برای لحظاتی متوجه پرنده میشود که قصد دارد به لانهی ما سر بزند یا نه!