آموزش: واکسنی برای HIV/ ایدز
حقیقتهایی دربارهی HIV/ایدز به نقل از ماهنامهی پیام یونسکو شماره ۳۸۵ – سال سی و ششم – اسفند ۱۳۹۲
به مناسبت ۱ دسامبر، روز جهانی ایدز (۱۰ آذر)
– پاول واقعاً نمیداند چگونه به ویروس HIV آلوده شده است. شاید زمانی بوده که از آمپول معتادان دیگر استفاده میکرد. به هر حال، وضعیت جسمانیاش بسیار بد است. او با ۲۲ سال سن، قادر به کار کردن نیست، با یک درآمد ناچیز در خرابهای در حومهی شهر زندگی میکند و در تلاش است راهی برای ادامهی زندگی خود به سوی هر نوع آیندهای پیدا کند.
پاول میگوید: «من جذامی نیستم. آدم بدی نیستم. من ایدز دارم. به دارو نیاز دارم. همین! به همین سادگی. پس چرا مردم نمیخواهند وضعیت را درک کنند و بپذیرند؟»
شمارهی ۳۸۵ پیام یونسکو به ارزیابی این موضوع پرداخته و گزارشی مختصر از تلاشهایی که در گوشه و کنار جهان در جهت پیشگیری از شیوع این بیماری انجام شده است، ارائه مینماید.
« آمار HIV – ایدز قلب انسان را میشکند و فاجعهای بشری که در هر یک از موارد مشاهده میکنیم از آن هم فراتر میرود … دانش ما دربارهی رشد و گسترش این بیماری همهگیر، هر روز بیشتر و بیشتر میشود. عدم قاطعیت تصمیمگیران در مشاهده و برخورد با این مسئله، با تمامی عوامل بیثباتی دیگر از جمله: فقر، انزوای اجتماعی، سطح پایین آموزش، دشواری دسترسی به مراقبتهای پزشکی و غیره درآمیخته است. نتیجهی چنین ترکیبی آسیبپذیری شدید شمار بسیار زیادی از زنان جوان آفریقایی یا اقشار دیگر جامعه، نظیر معتادان مواد مخدر است […]
در رویارویی با چنین پدیدهی مخربی که مرگبارتر از فجیعترین جنگهاست، […] اینجا و آنجا میتوانیم بارقههایی از امید را مشاهده کنیم.
پیشرفت معالجات پزشکی، نقش بزرگی در محدود کردن صدمات این بیماری دارد، اما راه حل اصلی جلوگیری از شیوع این بیماری با اقدامات و آموزشهای پیشگیرانهای است که از طریق بسیج همگانی در همهی سطوح جامعه صورت میپذیرد. ارقام و گزارشهایی که از تایلند، برزیل، آفریقای جنوبی و یا اوگاندا ارائه میشوند، به اندازهی کافی گویا هستند. نتایج ـ موفقیتهای کوچک و بزرگ ـ به طور عمده به اتحاد نیروهای درگیر بستگی دارد. برای مثال، مقامات برزیلی توانستهاند برای برقراری ارتباط با جمعیت حاشیهای، ظرفیتهای سازمانهای غیردولتی را در هم ادغام کنند، از قابلیتهای دفتر یونسکو در برازیلیا بهره بگیرند و رسانهها را در این مقوله درگیر کنند. یک نمونه از این موارد، کارگردانان و تهیهکنندگان مجموعههای تلویزیونی بسیار پرطرفدار هستند.»
این شماره از پیام یونسکو را میتوانید از اینجا دریافت نمایید.
- امروز تقریباً ۴۰ میلیون نفر مبتلا به ایدز هستند و شمار یتیمان ایدز به بیش از ۱۳ میلیون میرسد.
- هر روز تعداد ۸۰۰۰ نفر از بیماری ایدز میمیرند و ۱۴۰۰۰ نفر دیگر به آن مبتلا میشوند.
- در مناطق جنوبی صحرای آفریقا، از هر ده نفر مبتلا به این بیماری، شش نفر زن هستند.
- ایدز که تا سالها پیش ناشناخته بود، اکنون علت شماره یک مرگ افراد جوان در دنیاست.
- ویروس ایدز از طریق نقاط ضعف جامعه در آن رخنه میکند و به آسیبپذیرترین گروهها از جمله: فقیران، زنان، اقلیتهای بومی، مهاجران و جوانان ضربه میزند.
- «ایدز از جنگ و نبود آموزش سود میبرد. این واقعاً یک بیماری اجتماعی است.» (الکساندرا درکسلر، کارشناس برنامه در موسسه بینالمللی برنامهریزی آموزشی (IIEP))
- «تیری جادویی در ترکش نیست. ما میدانیم برای نتیجه دادن، باید یک سیاست پیشگیری در آنِ واحد در چند مسیر حرکت کند و از سوی سران سیاسی، خدمات بهداشتی، مدارس و جامعهی مدنی حمایت شود.» (پیتر اگلتون، مدیر تحقیقات و مشاوره در موسسه آموزش لندن و کارشناس HIV)
- آنجلین موگوندر به صراحت میگوید: «بسیاری از دوستان من اگر شانس مرا داشتند، امروز زنده بودند». این زن ۲۴ سالهی زیمبابوهای، که هماکنون سرپرستی یک سازمان کمکرسانی به زنان جوان مناطق روستایی را برعهده دارد، میداند که بخت با وی همراه بوده است. یک سازمان غیردولتی هزینهی مدرسهی وی را به عهده گرفت و امکان تحصیلات متوسطه را در اختیارش گذاشت. بعضی از دوستان وی چارهای جز این نداشتند که به پیشنهاد ازدواج پیرمردان پولدار تن بدهند تا بتوانند از عهدهی مخارج تحصیلی خود برآیند. چند تن از آنها از همین طریق به ویروس ایدز آلوده شدند.
چنین داستانهایی متأسفانه عمومیت دارند. ده سال پیش، زنان کمتر از مردان به ایدز مبتلا میشدند، اما این روند در بعضی از مناطق خاص، جهت عکس به خود گرفته است. خطر آلودگی زنان جوان آفریقایی ۵/۲ درصد بیشتر از مردان است. زنان نه فقط از لحاظ زیستشناسی (خطر سرایت بیماری از مرد به زن دو برابر زن به مرد است ) بلکه از نظر اجتماعی نیز آسیبپذیرترند.
علت: در جوامع مردسالار، زنان آزادی انتخاب چندانی ندارند. آنجلین موگوندر در تأیید این مطلب میگوید: «زنان جوانی مثل من که در منطقه روستایی بزرگ میشوند، یاد میگیرند که ساکت و مطیع باشند، روی مزرعه و در خانه کار کنند، زود ازدواج کنند و بچهدار شوند. چنین تعلیم و تربیتی توان آنها را از جهت بحث و مذاکره با مردان تا حد زیادی پایین میآورد. ازدواج هم موجب ایمنی آنها نمیشود. بسیاری از زنان از طریق همسران خود آلوده میشوند.»