تأثیرات همه‌گیری بیماری کرونا بر عدالت آموزشی؛ بخش اول: تحلیل

همه‌گیری جهانی کووئید-۱۹، دولت‌ها را در سرتاسر دنیا با مشکلات و چالش‌هایی مواجه کرده‌است. بسیاری از دولت‌ها مجبور به تعطیل‌کردن مدارس و مؤسسات آموزشی شده‌اند. بر اساس تخمین یونسکو، حدود یک و نیم میلیارد دانش‌آموز به ماندن در خانه و دریافت آموزش از راه دور موظف گشته‌اند. وضعیتی بحرانی، پیچیده و پیش‌بینی نشده که احتمالا تأثیرات دراز مدت بسیار زیادی را بر روی جوامع مختلف در سرتاسر دنیا خواهد داشت.

در چنین شرایطی هر جامعه‌ای ناگزیر است که چالش‌های به وجودآمده را بررسی نماید و به چشم‌انداز پیشِ‌رو بیاندیشد تا بتواند برنامه‌ریزی مؤثرتری برای آینده داشته‌ باشد. این ژرف‌‌اندیشی و آینده‌نگری در حوزه‌ی آموزش و پرورش اهمیت بسیار زیادی دارد.

چنانچه بخواهیم به بازگشایی مدارس یا طرح‌ریزی هر برنامه‌ی آموزشی دیگری فکر کنیم، در ابتدا باید به این بیاندیشیم که همه‌گیری بیماری ناشی از ویروس کرونای جدید، تا کنون چه اثراتی بر آموزش داشته‌است و چه تأثیرات کوتاه مدت یا بلند مدتی بر آموزش و پرورش خواهد گذاشت. در این متن به بررسی برخی از این تأثیرات خواهیم پرداخت و نتایج این تأثیرات را بر عدالت آموزشی تحلیل خواهیم کرد:

طبق گزارش یونسکو، همه‌گیری بیماری کرونای جدید، بسیاری از کشورهای دنیا را وادار به بستن مدارس به صورت سراسری یا در مناطقی از کشور نموده‌است. تنها کشورهای محدودی هستند که در آن‌ها مدارس بازمانده‌اند یا بازگشایی شده‌اند.

تأثیرات اقتصادی

بر اساس آن‌چه که در شرایط مشابه (مانند اپیدمی‌های سارس و اِبولا) دیده‌شده‌است، همه‌گیری‌ها می‌توانند تأثیرات دراز مدت زیادی بر اقتصاد آموزش و پرورش داشته باشند. تحقیقات پیش‌بینی می‌کنند که بیشتر اقتصادهای دنیا پس از کرونا شاهد افت ۹.۱ درصدی در میزان تولید ناخالص ملی خواهند شد.

هرچند که بررسی‌های یونسکو نشان داده‌است که هنوز در بیشتر کشورهای جهان، آموزش و پرورش یکی از مهم‌ترین اولویت‌هاست، با این حال، اولا اولویت‌های مهم‌تری مثل سلامت وجود دارند که مسیر سرریز بودجه را تغییر می‌دهند. ثانیا با توجه به کاهش تولید ناخالص ملی، احتمالا سهمیه‌ی آموزش و پرورش نیز از بودجه کم می‌شود و بودجه‌ی کمتری در اختیار آموزش و پرورش قرار خواهد گرفت.

علاوه بر این، همه‌گیری‌ها مخارج جانبی نسبتا زیادی را به سیستم آموزش و پرورش تحمیل می‌کنند؛ از دست رفتن منابع آموزشی، به دلیل تعطیلی مدارس و نیاز به بازتعریف منابع آموزش از راه دور، صرف هزینه برای رعایت بهداشت در مدارس، تأمین زیرساخت‌های آموزش از راه دور و … نمونه‌هایی از مخارج تحمیلی بر سیستم هستند.

قاعدتا، تأثیر مالی همه‌گیری بر آموزش و پرورش، در کشورهای مختلف با هم متفاوت خواهد بود. اما طبق تخمین یونسکو، کشورهایی که درآمد کمتری دارند، بیشتر در معرض خطر هستند. یونسکو برآورد می‌کند که کشورهای در حال توسعه ممکن است بیش از ۳ هزار میلیارد دلار کاهش تولید ناخالص ملی را در ۲ سال آینده تجربه کنند. کشورهایی که درآمد کمتری داشته‌باشند، ممکن  است تا دو برابرِ این میزان، تحت تأثیر قرار بگیرند. به خصوص اگر کشورهای پردرآمد کمک‌های مالی‌شان به سایر کشورها را متوقف کنند، این وضعیت بغرنج‌تر خواهد شد.

این کاهش بودجه، تأثیرات منفی زیادی، هم بر کیفیت و هم بر کمیت آموزش خواهد داشت و ممکن است که باعث افزایش نابرابری‌ها در نظام آموزش شود.

تأثیرات اقتصادی و عدالت آموزشی

کاهش ظرفیت اقتصادی، علاوه بر تأثیر بر اقتصاد آموزش و پرورش، بر اقتصاد خانواده‌ها نیز مؤثر خواهد بود. به خصوص خانواده‌هایی از قشر آسیب‌پذیر جامعه که پیشتر هم در معرض مشکلات اقتصادی بوده‌اند، اکنون آسیب بیشتری خواهند دید. احتمالِ بازماندن دانش‌آموزان از تحصیل در چنین خانواده‌هایی بسیار زیاد است. بازماندن از تحصیل دلایل مختلفی می‌تواند داشته‌باشد. به عنوان مثال، اغلب این خانواده‌ها با کاهش درآمد و افزایش تورم در جامعه مواجه می‌شوند و احتمالا مجبور می‌شوند که روی کارکردن بچه‌ها برای جبران درآمد اقتصادی خانواده حساب کنند.

این مشکلات به دلیل کمبود خدمات و حمایت‌های اجتماعی در خانواده‌های روستایی، عشایری و محلات حاشیه‌ی شهرها بیشتر خواهد بود. همچنین مهاجرین و پناهندگان در معرض آسیب‌های بیشتری خواهند بود، چرا که بسیاری از سیاست‌های اقتصادی در کشورهای مختلف در شرایط بحران، بدون در نظرگرفتن پناهندگان و مهاجرین اتخاذ می‌شوند.

علاوه بر این احتمالا دختران در معرض مشکلات بیشتری هستند؛ مشکلاتی مانند خشونت‌های جنسی و خشونت‌های خانگی که بنا به تجارب جهانی در دوران سختی، بیش از هر زمان دیگری بر زنان و دختران اعمال می‌شود و نیز ازدواج زودهنگام که معمولا با افزایش مشکلات اقتصادی در خانواده‌ها، زیاد می‌شود و هرکدام از این مشکلات می‌توانند تحریک‌کننده‌ی ترک تحصیل در دختران جوان باشند.

وجود زمینه‌های پیشین بی‌عدالتی در آموزش و پرورش، مثل «پولی بودن نظام آموزش و پرورش»، نیز این نابرابری‌ها را تشدید می‌کند. افرادی که پیشتر برای تأمین بودجه تحصیل فرزندان خود تقلا می‌کردند، اینک باید برای نانِ شب تقلا کنند. بنابراین تأمین هزینه‌ی تحصیل، دیگر از اولویت‌های آنان نخواهد بود. به این ترتیب، وجود بی‌عدالتی در نظام آموزشی، نابرابری‌های وسیع اجتماعی را تشدید می‌کند، بحران جهانی یادگیری را افزایش می‌دهد و مانع پیشرفت به سمت اهداف توسعه‌ی پایدار در زمینه آموزش می‌شود.

تأثیرات بر ساختار آموزش

محسن باهو، مشاور رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، معتقد است که شیوع ویروس کرونای جدید، تعطیلی مدارس و تأکید بر استفاده از آموزش مجازی، بستر را برای ایجاد چرخش‌های تحول‌آفرین در استفاده‌ی هدفمند از فرصت‌های فناوری و آموزش‌های الکترونیکی مهیا کرده است. طبق اظهارات باهو، پیش از این، بسیاری از انتظارات سند «تحول و استفاده از فرصت های فناوری اطلاعات و ارتباطات»، محمل ملی تجلی را پیدا نکرده بود ولی در این شرایط فرصتی برای تحقق یافته‌است.

وی معتقد است که اکنون این فضا فراهم شده‌ است که مکان یادگیری از کلاس درس به محیط‌ها و موقعیت‌های یادگیری متنوع هدایت شود، معلم از آموزش دهنده به مربی، اسوه، راهبر، مشاور و تسهیل کننده‌ی یادگیری تبدیل شود، دانش‌آموزان از یادگیرنده‌ی منفعل به فراگیر فعال، تربیت پذیر، جستجوگر و پرسش‌گر فعال مبدل گردند، خانواده‌ها از پشتیبان آموزشی، به رکنی مؤثر در فرایند تربیت بدل شوند، محتوا و رسانه از انحصار کتاب درسی درآمده و تبدیل به یک برنامه محوری منابع یادگیری و بسته آموزشی بر اثر رسانه‌های متنوع شوند و زمان یادگیری هم از ساعت رسمی کلاسی به یادگیری در هر زمان و همه جا حاضر چرخش نماید.

به نظر می‌رسد که تجربه‌ی قرنطینه‌ی آموزشی، باعث تسریع حرکت به سوی آموزش‌های مجازی فراگیر شده‌است و احتمالا تأثیرات ساختاری درازمدتی بر سیستم آموزش و پرورش در تمام کشورهای دنیا خواهد داشت.

در دوران تعطیلی مدارس شاهد استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ی ملی مانند تلویزیون و رادیو و فضاهای اینترنتی مجازی مانند شبکه‌ی «شاد» بوده‌ایم که بستری را برای ایجاد فضای فوق‌الذکر فراهم می‌نمود.

با این حال، هرچند که این چرخش ساختاری ظاهرا مطلوب به نظر می‌رسد، اما در عمل با مشکلات زیادی مواجه بوده‌است. محسن باهو به چالش‌های فراوان این مسیر اشاره نموده‌است: «مشکلات در زیرساخت‌های فنی و ارتباطی، امکاناتِ در اختیار خانواده‌ها، محتواها و خدمات قابل ارائه بر بستر وب و حامل‌های همراه، تنوع در توانمندی‌های مهارتی و سواد رسانه‌ای دانش‌آموزان، معلمان و خانواده‌ها و قوانین و مقررات در سطح دستگاه‌های کشور».

به لیست این مسائل و مشکلات می‌توان موارد زیر را نیز افزود: کمبود امکانات در اختیار بسیاری از معلمان مانند گوشی‌های همراه یا سخت‌افزارهای لازم، نیاز معلمان به فراگیری دانشِ آموزش از راه دور، برقرارنشدن ارتباط بین دانش‌آموزان و معلمان در برنامه‌های سراسری رسانه‌ی ملی، ناتوانی بسیاری از خانواده‌ها در حمایت آموزشی از فرزندان، ناتوانی یا کم‌توانی بسیاری از دانش‌آموزان از یادگیری به صورت مجازی، به خصوص در مورد درس‌هایی مانند ریاضیات و علوم، امکانات محدود برای سنجش و ارز‌یابی میزان یادگیری دانش‌‌آموزان (به خصوص در مقاطعی که آزمون حضوری برگزار نگردیده‌است) و … .

تأثیرات ساختاری و عدالت آموزشی

استفاده از رسانه‌ها و تکنولوژی می‌تواند مطلوبِ هر جامعه‌ی آموزشی باشد، با این حال، استفاده از تکنولوژی آموزشی می‌تواند تشدیدکننده‌ی نابرابری‌های اجتماعی و بی‌عدالتی در آموزش گردد. مشکلات طبقه‌ی محروم جامعه در استفاده از تکنولوژی آموزشی در سطوح مختلف رخ می‌نماید. در سطح اول نداشتن دسترسی به اینترنت برای یادگیری از راه دور، قد علم می‌کند. علاوه بر این نبودِ تجهیزات سخت‌افزاری مناسب، مشکل دیگری است که سد راه محرومین می‌گردد. به عنوان مثال بسیاری از خانواده‌های محروم و پرجمعیت یا دسترسی به گوشی‌های اندروید ندارند و یا اگر دارند، یک گوشی هست و چند دانش‌آموز در یک خانه، که شرایط را برای یادگیری سخت می‌کند.

دسترسی به شبکه‌ی شاد می‌تواند ملاک نسبتا خوبی برای تخمین دسترسی به اینترنت و تجهیزات مناسب باشد. در اخبار مختلف، میزان عدم دسترسی دانش‌آموزان ایرانی به برنامه‌ی «شاد» بین ۱۵ تا ۴۰ درصد اعلام گردیده‌است. به نظر می‌رسد که دانش‌آموزانی که در  محلات حاشیه‌نشین، مناطق روستایی دورافتاده‌‌تر، برخی مناطق مرزی یا بعضی مناطق عشایری زندگی می‌کنند، دسترسی کمتری به شبکه‌ی شاد داشته‌اند. به عنوان مثال طبق گفته‌ی مدیر آموزش و پرورش بروجرد، تنها ۴۷ درصد از دانش‌آموزان بروجرد به شبکه‌ی شاد دسترسی داشته‌اند.

در این شرایط، محمدرضا سیفی مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی و آموزش عشایر وزارت آموزش و پرورش، شبکه‌شاد و آموزش‌های تلویزیونی را عین عدالت آموزشی می‌داند؛ چرا که دانش آموزان مناطق کم برخوردار را با تدریس‌هایی آشنا می‌کند که تاکنون از آن‌ها برخوردار نبوده‌اند: «در آموزش‌های تلویزیونی دانش آموزان با کیفیت خوب آموزش آشنا شده‌اند.» وی همچنین درباره‌ی تصویب دستورالعمل‌هایی برای تداوم آموزش در مناطق محروم چنین می‌گوید: «مقرر شده که در برخی استان‌ها از شبکه استانی مطالب آموزش داده شود و یا از شبکه‌های رادیویی این دروس پخش شود.»

هرچند که به نظر می‌رسد که قالب کلی این راهکارها، بهترین قالب‌ها برای شرایط موجود هستند، اما نمی‌توان برخی از مشکلات دانش‌آموزان در استفاده از آموزش‌های رادیو- تلویزیونی را نادیده گرفت. مهم‌ترین معضلی که چنین دانش‌آموزانی با آن مواجه هستند، عدم برقرای ارتباط بین معلم و دانش‌آموز است. وزیر آموزش و پرورش در یکی از رسانه‌های خبری در مورد آموزش تلویزیونی چنین گفته است: «در آموزش تلویزیون به دلیل اینکه تعاملی نیست با مشکل مواجه هستیم و باید سوال و جواب توسط معلم و دانش‌آموز انجام و آزمون گرفته شود. همچنین برنامه‌های تلویزیونی برای ارائه کل دروس کفایت نمی‌کند. بیش از ۲۵۰ عنوان درسی در ۱۲ پایه تحصیلی داریم و باید فکر مسیر جایگزین بودیم تا مناسبات دنیای حقیقی را در فضای مجازی برگزار کنیم.» همچنین باید اضافه کرد، در شرایطی که همه‌گیری بیماری کرونا، بستری برای تغییر معلم از انتقال‌دهنده‌ی دانش به تسهیل‌گر آموزشی فراهم‌آورده‌است، هنوز در اغلب آموزش‌های رسمی تلویزیونی معلم در نقش انتقال‌دهنده‌ی دانش‌ ظاهر می‌شود و از اغلب ظرفیت‌های رسانه‌ای و راهبردهای نوین تدریس بهره‌ی کمتری برده می‌شود.

علاوه بر این،‌ دانش‌آموزان محروم هنوز باید با مشکلات دیگری دست‌وپنجه نرم کنند. به عنوان مثال در خانواده‌هایی که سطح سواد و تحصیلات والدین محدود است، والدین نمی‌توانند طبق توصیف آرمانیِ مشاور رئیس پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، رکن مؤثری در آموزش – به معنای آموزش تحصیلی- فرزندان خود باشند. بنابراین بخش زیادی از بارِ آموزش، برای دانش‌آموزانی از خانواده‌هایی با میزان تحصیلات محدود،‌ در شرایط آموزش از راه دور، بر دوش خودِ دانش‌آموزان خواهد بود؛ چرا که شرایط ارتباط با معلم نیز محدود شده‌است. در این شرایط فراگرفتن دروسی مانند ریاضیات و علوم برای دانش‌آموزانی که پیشتر برای یادگرفتن این دروس دست‌وپا می‌زدند، به مراتب مشکل‌تر خواهد شد.

در نهایت به نظر می‌رسد که پس از اتمام شیوع کرونا ویروس جدید، با دانش‌آموزان محرومی مواجه خواهیم بود که به لحاظ سوادِ تحصیلی از هم‌سن و سالان خود عقب‌تر مانده‌اند.

نتیجه‌گیری

هرچند که همه‌گیری کووئید- ۱۹ تأثیرات مثبت و منفی زیادی بر آموزش در همه‌ی اقشار و آحاد جامعه داشته و خواهد داشت. اما به نظر می‌رسد که تأثیرات نامطلوبِ شیوع این بیماری بر آموزش قشرهای محروم و آسیب‌پذیر به مراتب بیشتر باشد. بنابراین باید با نگاهی به چشم‌اندازِ تداوم شیوع ویروس کرونای جدید و اثرات بلندمدت این همه‌گیری، به دنبال راهکارهایی باشیم که میزان این تأثیرات نامطلوب را به حداقل برسانند. به امید خدا در بخش دوم این مقاله به بررسی این راهکارها خواهیم پرداخت.

 

 منابع:

  • UNESCO, COVID-19 Education Response, Preparing the reopening of school, resource paper,5 may 2020
  • خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)- ۲۶/۱/۹۹: کرونا استفاده هدفمند از فرصت‌های فناوری و آموزش‌های الکترونیکی را مهیا کرد
  • خبرگزاری شبستان- ۱۷/۱/۹۹: شاد دانش‌‌آموزان محروم را غمگین کرد/ زخمی دیگر از بی‌عدالتی آموزشی
  • خبرگزاری میزان- ۲۷/۱/۹۹: ۷۰% دانش‌آموزان می‌توانند به شبکه‌شاد دسترسی داشته‌باشند/ شبکه شاد عین عدالت آموزشی است
  • خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) – ۳۱/۱/۹۹: ۸۵ درصد دانش‌‌آموزان امکان استفاده از شبکه شاد را دارند
  • خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)/لرستان- ۳/۲/۹۹: ۴۷ درصد دانش‌آموزان بروجرد به شبکه شاد دسترسی دارند
  • اقتصاد آنلاین- ۹/۲/۹۹: وزیر آموزش و پرورش: ۶۰ درصد دانش‌آموزان عضو شبکه‌ شاد شده‌اند
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *